اسپوتنیک – بازخوانی تاریخی وقایع قرهباغ و تحلیل و بررسی موضوع مالکیت این اراضی در حال حاضر شاید اهمیت چندانی برای ایران نداشته باشد اما مناقشه بر سر این منطقه دودی به پا کرده است که قطعا به چشم ایران خواهد رفت.
چه شد که در شرایط کرونایی جهان، یکباره سرتیتر خبرگزاریهای منطقه معطوف به موضوع قرهباغ و جنگ خونین آذربایجان و ارمنستان شد؟ جرقه آغاز تقابل نظامی را چه کشوری زد و به قولی آتش بیار معرکه کیست؟ چه کشورهایی در این رویارویی همراه آذربایجان و چه کشورهایی همراه ارمنستان هستند؟ تمامی این سوالات اساسی، مهم و قابل بحث هستند اما نکته مهم ماجرا جای دیگری است؛ چه قرهباغ به خاک آذربایجان افزوده بشود و چه نشود، اثرات منفی این جنگ به صورت مستقیم معطوف به ایران خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران در این مناقشه چه نقشی میتواند ایفا کند در حالی که از یک سو ساکنین بخش شمال غربی این کشور همزبانان مردم جمهوری آذربایجان هستند و از سوی دیگر ارامنه سالیان سال است که در آرامش کامل در ایران سکنی گزیدهاند، از یک سو مردمان جمهوری آذربایجان کشور خود را "آذربایجان شمالی" مینامند و از یک سو ایران روابط استراتژیک و اقتصادی گرمی با ارمنستان دارد. برپایی آتش جنگ قرهباغ هر چقدر برای ایران ضرر دارد برای کشور همسایه اما سراسر سود است! ترکیه با واسطه یا بیواسطه آتش بیار معرکهای است که سراسر برایش سود و رونق است. بیایید به اختصار نگاهی به منافع ترکیه از این جنگ بیاندازیم:
پروژه خط لوله انتقال گاز ترانس آناتولی (تاناپ) موسوم به "جاده ابریشم انرژی" که با هدف انتقال گاز جمهوری آذربایجان به ترکیه و اروپا احداثشده است. منطقه تووز که در چند روز اخیر بستر درگیری دو کشور بوده است در همین کریدور قرار دارد.
روابط اقتصادی ترکیه و آذربایجان در شرایط مطلوبی قرار دارد، بهطوریکه سال گذشته رئیس جمهوری آذربایجان در دیدار با معاون اول رئیسجمهوری ترکیه از افزایش ۲۰ درصدی حجم مبادلات تجاری دو کشور خبر داد.
آنکارا و باکو پیش از این گسترش روابط نظامی میان دو کشور را نیز در دستور کار خود قرار دادهاند. اخیرا جمهوری آذربایجان اعلام کرده بود که قصد خرید بعضی تسلیحات نظامی بخصوص هلیکوپتر و هواپیمای بدون سرنشین از ترکیه دارد.
پس از پیمان اوراسیا حجم تجارت ایران و ارمنستان افزایش یافته و علیرغم اینکه پیش از این پیمان ترکیه بر بازار ارمنستان تسلط داشت، با ورود کالای ارزان ایرانی، ترکیه بازار ارمنستان را از دست رفته میبیند.
اما حالا بیایید تا موقعیت ایران در این موضوع را بررسی کنیم:
جمعیت آذریهای ایران در حدود ۱۶ درصد از جمعیت کل این کشور است، هم مرزی، هم زبانی و هم دین بودن ساکنان شمال غربی ایران با مردمان جمهوری آذربایجان، توقع بالقوهای را در آذری زبانهای ایران برای حمایت تهران از باکو در مناقشه قرهباغ به وجود آورده است که حتی سکوت و دعوت به گفتوگوی دولت ایران در این موضوع را نیز برنمیتابند.
عدم حمایت تهران از باکو منجر به تمایل بیشتر این کشور به سوی ایالات متحده و بالطبع امتیازدهی بیشتر جمهوری آذربایجان برای ایجاد پایگاه های نظامی و امنیتی به آمریکا خواهد شد و ایران بیش از پیش حضور واشنگتن در مرزهای شمالی و در مسیر ارتباطی خود با روسیه، نظارهگر خواهد بود. از سوی دیگر حمایت از باکو برای تهران به معنای از دست دادن بازار ایروان خواهد بود، فراموش نکنید که ورود به بازار ارمنستان برای ایران به مثابه ورود به بازار کشورهای اوراسیا است زیرا ارتباطات ارمنستان با این کشورها بدون هیچ تعرفه گمرکی است و همچنین ارتباطات ایران با کشورهای اوراسیا در بیش از ۶ هزار نوع کالا بدون در نظر گرفتن تعرفه ترجیحی است.
ایران در مرزهای داخلی خود چه بخواهیم و چه نخواهیم با پدیدهای به نام " پانترکیسم" روبه رو است و گاه و بیگاه آتش بیار این موضوع ترکیه و خبرگزاریهای دولتی این کشور هستند. جالب این است که در اوج شیوع ویروس کرونا همین رسانههای کشور همسایه بودند که عنوان "تُرکتازی کرونا در جهان" از خبرگزاریهای ایران را پیراهن عثمان کردند. فعالیت "پانترکها" در ایران و حمایت گاه و بیگاه فرامرزی از آنها مسلما به تصاویر و اخباری منجر میشود که حتی در غیرآذریهای ایران نیز این تصور را به وجود میآورد که به راستی چرا "ایران کمک نظامی به ارمنستان" میکند. تهران در هر صورت از سوی رسانههای ترک و آذری متهم به حمایت از ارمنستان در جنگ قرهباغ خواهد شد و این موضوع حاصلی جز کشمکش داخلی و لباس "مشروعیت" پوشاندن به تن " پانترکها" نخواهد داشت.
شاید از صدها زاویه پنهان و پیدای دیگر بتوان مناقشه قرهباغ را بررسی کرد اما بعید میدانم در این موضوع جایگاهی برای منفعت طلبی ایران در حمایت از هر یک از طرفین درگیری بتوان پیدا کرد. در انتها باید گفت مناقشه قرهباغ دودی است که در انتها به چشم ایران خواهد رفت.