اسپوتنیک - بازار ایران شاهد تحولات بیسابقهای در ابعاد مختلف خود است. از گرانی مایجتاج اولیه تا گرانی در بخش مسکن و خودرو که در میان همه آنها گران شده طلا و ارز بهويژه نرخ دلار باعث ایجاد شرایط خاصی در کشور شده است. افزایش نرخ دلار که به تازگی کانال ۲۳ هزار تومان را تجربه کرده این سوال را در صدر پرسشهای مردم قرار داده که دلار باز هم گران خواهد شد؟
هر چند با وجود نفوذ و گستردگی تاثیرات افزایش نرخ دلار در ابعاد مختلف زندگی مردم طببعی است که هر کسی به اظهار نظر بپردازد و حداقل این پرسش را از قیمت دلار داشته باشد که به کجا چنین شتابان؛ ولی بهتر است در این میان به نظر اهالی فن و اقتصادانی پرداخته شود که سالها در سطوح مختلف بازار داخلی و خارجی تجربه و مشارکت داشتهاند تا علاوه بر پرداختن به سوالات درست و تبیین وضع موجود بتوان به راهحل مناسبی نیز دست پیدا کرد تا شاید بتوان دیدگاهی مناسب برای ایجاد آرامش در بازار ارز یا حتی بازگشت به شرایط قبلی پیدا کرد. ازاینرو با دکتر محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان برجسته ایرانی و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفتگویی ترتیب دادیم تا نگاهی به ابعاد مختلف افزایش نرخ ارز در ایران داشته باشیم.
دکتر سبز علیپور سالها مشاور دولتها بوده و با پیشببنی و روشنبینی خاصی که ناشی از تبحر و تسلط بر مباحث اقتصادی است بهعنوان یک صاحب نظر برجسته در ایران شناحته میشود ازاین رو عجیب نیست که دکتر محمدرضا سبزعلیپور بهعنوان رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی بخش خصوصی نیز به فعالیت میپردازند.
اسپوتنیک: آقای دکتر سبزعلیپور شاهد تحولات بیسابقهای نرخ ارز در ایران هستیم. این تحولات و دورههای قبلی آن چه پیامی دارند به خصوص که دو دوره پرتحول آن در دوران مدیریت یک رئیسجمهور اتفاق افتاده است؟
هرچند که افزایش نرخ ارز در ایران همیشه سیر صعودی داشته و بعد از پایان جنگ تحمیلی و از آغاز دوران سازندگی شدت بیشتری به خود گرفته است.
اما با آغاز تحریمهای کمرشکن کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا در زمان دولتهای نهم و دهم، روند افزایش نرخ ارز به یکباره چند صد درصد رشد کرد و اقتصاد را با بحران مواجه نمود. در دولت روحانی و علیرغم اینکه برجام نیز اجرایی شده بود؛ اما بهدلیل سیاستهای غلط اقتصادی و سوءمدیریتهای پیدرپی، متأسفانه نرخ دلار از ۲۸۵۰ به ۳۵۰۰ تومان و رفته رفته تا ۶ هزار و در کمال تعجب به ۱۰ هزار و نهایتاً تا ۱۹ هزار تومان رشد کرد که البته با اعمال سیاستهای جدید ارزی در آن زمان، نرخ دلار بهسرعت تا حدود ۸ هزار تومان کاهش پیدا کرد.
اما در چند هفته اخیر که طوفان شدیدی بازار سکّه و ارز ایران را درنوردیده و خسارات جبرانناپذیری را بهبار آورده و در کمال تأسف هنوز هم این طوفان در حال وزیدن و خسارت زدن به اقتصاد و زندگی مردم میباشد. حاصل این بحران، افزایش شدید نرخ دلار و افزایش نرخ برابری ارزهای عمده در مقابل ریال ایران بوده است، لکن در طی این مدت و در زمانیکه هرجومرج بازار ارز ایران را فراگرفته و بر سایر بازارها و صنوف دیگرِ کشور نیز تأثیر منفی گذاشته است. در حقیقت پیام این تحولات را میتوان در یک سوال اساسی که امروز از زبان صاحبنظران و مردم کوچه و بازار شنیده میشود پیدا کرد و آن اینکه چرا دولت و مسئولین ذیربط بانک مرکزی هیچ اقدام اساسی، علمی و عملی جهت کنترل بازار و تثبیت برابری نرخ ریال و دلار انجام نداده و نمیدهند و ریال ایران را در تبِ داغ بازار مریض ارز، در حال ذوب شدن و نابودی رها کردهاند؟
اسپوتنیک: نظر شما به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی بخش خصوصی درباره دلایل افزایش قیمت ارز در بازار چیست؟
افزایش نرخ ارز در کشور ما ایران دلایل خاص خود را دارد که در این ارتباط باید به موارد و فاکتورهای مختلفی اشاره کنم. باتوجهبه تجربیات گذشته علیالخصوص خاطرات نهچندان خوشی که از عملکرد دولتهای پیشین بهويژه دولتهای نهم و دهم و یازدهم داشتیم، از چند ماه قبل پیشبینی کرده بودم که دولت دوازدهم نیز حتماً در سال پایانی دولت با کسری شدید بودجه مواجه و برای پرداخت حقوق و عیدی کارمندان و کارکنان دولتی، روی افزایش نرخ دلار حساب ویژهای باز خواهد کرد و قطعاً دست در جیب مردم خواهد کرد تا بدون درد سر، حقوق و عیدی کارکنان خود را از طریق سود حاصله از افزایش نرخ دلار پرداخت کند. از همین رو و بهطور قطع نرخ دلار را به بهانههای مختلف، آرام آرام و چراغ خاموش حداقل چند هزار تومان افزایش خواهد داد تا با فروش مبالغ کلان دلار و یورو، هزاران میلیارد تومان بودجه و منابع ریالی بدست آورد.
اسپوتنیک: این گفته شما به این معنا است که دولت نقش اساسی در تحولات اخیر بازار ارز دارد؟
من جواب شما را با چند سوال میدهم، دولت با چه توجیهی سود سپردهها را کاهش داد و با این عمل غیر اصولی خود زمینه سرازیر شدن پولهای مردم از بانکها به بازار را فراهم کرد؟
چرا با اینهمه تئورسین اقتصادی و اقتصاددان شاغل در دولت، دولت نتوانسته سرمایهها و نقدینگی سرگردان جامعه را بهدرستی مدیریت کرده و پولهای مردم را به مسیر درستی هدایت نماید، و نتیجه این کار باعث شده تا سرمایههای مردم بهسمت بازار کشیده شود؟
چرا دولت بازار بورس را بهطور تصنعی و سرابگونه سودآور نشان داد و پولهای مردم را از بانکها بهسمت بورس کشانید تا با پی بردن مردم به نیت سوء دولت در سودآور نشان دادن بورس، جمع زیادی از مردم احساس ناامنی کرده و سرمایه خود را از بورس خارج و بهسمت خرید و فروش سکه و ارز هدایت کنند.
چرا دولت روحانی عدم بازگشت ارزهای صادراتی را اینقدر در بوق و کرنا انداخت و جامعه را ملتهب و مردم را ترساند که بخش اعظمی از ارزهای مملکت برنگشته و کشورمان دچار کمبود ارز شده است و چرا اعداد و میزان ارز صادراتی بازنگشته را غیرواقعی اعلام نمود و ۱۸ میلیارد دلار را بیش از ۲۶ میلیارد دلار عنوان نمود و با ایجاد ترس در دل مردم، خرید ارز در بازار آزاد را شدت بخشید که موجب رشد بیش از پیش نرخ دلار شد؟
توجیهات عجیبوغریب و خندهدار مسئولین و سکوت سؤال برانگیز و تعجبآور ریاست محترم جمهوری، وزیر اقتصاد آنهم در چنین شرایطی چه دلیلی دارد که خود به افزایش بحران دامن میزند؟ اصلاً نقش وزارت اقتصاد در کشور ما چیست؟
اسپوتنیک: آیا همه مسایل افزایش و کنترل را باید در دولت جستوجو کرد؟
همچنانکه بارها تأکید کردهام دقیقا ۱۲ فاکتور دیگر مورد نیاز میباشد تا بازار ارز تثبیت، نرخ ارز کنترل و در نهایت جلوی افزایش نرخ ارز گرفته شود که بهجرأت میتوان گفت که هیچکدام از این ۱۲ فاکتور را در کشور نداریم، ضمناً با شیوع بیماری کرونا در جهان و کشور عزیز ما ایران و رکود تجارت جهانی در سراسر دنیا، اقتصاد راکد ایران راکدتر شد و موجب کاهش ورود ارز به کشور و افزایش تقاضای مردم شد.
در ضمن اثرات روانی نبود ارز، بیماری کرونا، تحریمها و… همهوهمه به رشد قیمت ارز دامن زده و میزند؛ ولی نمیتوان از پرسیدن این سوال دست کشید پس با این وضعیت آقایان چه برنامهای برای اقتصاد ایران و بازار ارز دارند و چگونه این بازار را کنترل خواهند کرد؟
اسپوتنیک: بهعنوان یک اقتصاددان چه پیشدرآمدها و عواملی را برای ثبات قیمت ارز در ایران ملاک میدانید؟
ثبات قیمت ارز و جلوگیری از رشد نرخ نیازمند فاکتورهای اساسی میباشد تا نتایج مثبتی در برداشته باشد.
بهعنوان فاکتور اول ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور الزامی است. عرضه ارز باید بیش از تقاضای ارز باشد. ذخایر بانک مرکزی میبایست همیشه مملو از دلار باشد. کشور باید پشتوانه و درآمد ارزی بسیار بالایی داشته باشد. بهطوریکه دلارها بلاانقطاع بهسمت کشور سرازیر شوند. تک نرخی شدن ارز خرید و فروش ارز از طریق بانکها انجام شود و بانکها بهدلیل کمبود ارز، ارزان خریدن و گرانفروشی و خدمات پایین و بیکیفیت ارزی خود، مشتریانشان را روانه بازار آزاد ارز نکنند. اثرات تهدید تمام تحریمها علیالخصوص تحریمهای پولی و بانکی از سر ایران باید برای همیشه خنثی شوند. درعینحال تراز تجاری کشور باید همیشه به شکل قابل توجهی مثبت باشد. کشور باید کاملاً بهسمت صادراتی شدن حرکت کند. ایران نباید وابسته به بازار خام فروش و تک محصولی باشد. سرمایهگذاری خارجی نیز باید در کشورمان افزایش چشمگیری داشته باشد. البته اجرای دقیق و کامل برجام و دهها مورد ظریف و دقیق دیگر نیز میتواند یه این روند کمک کند.
با وجود این فاکتورها است بانکها نیز قادر خواهند بود تا نیاز همه مشتریان ارزی خود را به هر میزان تأمین نمایند و همین امر یعنی رضایت مشتری در تأمین نیازشان به هر مقدار، موجب کاهش مشتری در بازار آزاد خواهد شد و کمبود خریدار نیز باعث میشود تا رفتهرفته قیمت ارز در بازار آزاد کاهش یافته و ارزش پول ملی نیز تقویت شود.
اسپوتنیک: پس رشد نرخ ارز همچنان ادامه خواهد داشت؟
با تمام این تفاسیر و باتوجه با قرائن موجود، تأکید میکنم که نرخ ارز فعلاً افزایشی است و هنوز تا مدت زمانی نهچندان بلندمدت ادامه خواهد یافت و مبلغی دیگر نیز رشد خواهد کرد که به میزان اعداد و ارقام نمیتوانم اشاره کنم؛ اما در نهایت پس از اینکه دولت به مقاصدش دست پیدا کند باز هم قیمت دلار چند هزار تومانی کاهش خواهد یافت.
اسپوتنیک: دکتر سبزعلیپور بانک مرکزی چقدر در این افزایش دلار نقش داشته است؟
به اعتقاد بنده، بانک مرکزی در حال حاضر بنا به دلایلی چندان نقشی در افزایش نرخ ارز نداشته و عوامل و اشخاص دیگری در تلاطم بازار و افزایش نرخ ارز دخیل بوده و هستند.
اسپوتنیک: این دلایل چیستند؟
عدم استقلال بانک مرکزی، اعمال سیاستهای پولی و ارزی و صدور دستورات ارزی از طرف شخص رئیس جمهور و دفتر ایشان، اجرای نقش مجری اوامر بودن همتی تا رئیس کل بودن وی، وجود فشارهای داخلی و بینالمللی خارج از کنترل مسئولین بانک مرکزی و… همهوهمه در افزایش نرخ ارز دخیل بوده و تقریباً کار از دست آقای همتی و بانک مرکزی خارج میباشد.
درکل باید پاسخ این سوال شما را اینطور روان و صریح و شفاف در یک جمله بدهم و آن اینکه روحانی، دست و بال همتی را بسته و متأسفانه باید منتظر روزهای بدتری هم باشیم.
اسپوتنیک: آیا حذف ارز ترجیحی میتواند موجب تورم بیشتر شود؟
بالاخره وقتیکه هر کالایی اعم از کالاهای اساسی و یا مواد اولیه یا کالاهای مصرفی با ارز گرانتری وارد کشور بشوند قطعاً گرانتر هم فروخته میشوند و همین گرانی بر روی سایر کالاها و خدمات نیز تأثیر میگذارد و در نتیجه هم از نظر روانی و هم بهصورت واقعی زمینه افزایش نرخ تورم را فراهم میکند.
با این وجود هرچند از ابتدای امسال چندان ارز ترجیحی برای ورود کالاهای اساسی و مصرفی تخصیص ندادهاند؛ اما باز هم خیلیها امید دارند که باز بتوانند در آینده از این نرخ ارز برای وارداتشان استفاده کنند؛ اما اگر دولت و بانک مرکزی بهصورت رسمی اعلام کنند که ارز ترجیحی برای همیشه حذف شد و برای واردات کالا باید ارز گرانتری استفاده شود، همین امر تأثیر منفی بر بازار میگذارد و سریعاً نرخ کالاهایی را که بهنوعی به واردات مرتبط میباشند را افزایش میدهد که خودبهخود نرخ تورم را بالا میبرد و گرانی اجتنابناپذیر خواهد بود.
اسپوتنیک: چگونه میتوان از رشد تورم (با حذف ارز ترجیحی) جلوگیری کرد؟
برای جلوگیری از رشد تورم آنهم در پی حذف ارز ترجیحی، باید عرض کنم که دولت فقط باید بهصورت پلکانی و مرحلهبهمرحله کالاهای اساسی رو از شمول دریافت ارز ترجیحی خارج کند و بدون اذیت و سختگیری به سایر کالاهای اساسی و مواد اولیه، ارز با نرخ بالاتری اختصاص دهد تا حذف ارز ترجیحی بهشکل قطره چکانی، آرام آرام انجام شود و برای هیچکس محسوس نباشد و در نتیجه تورمزا نباشد.
در غیراینصورت حذف ارز ترجیحی به هر شکل دیگری قطعاً تورمزا خواهد بود و مشکلات اقتصادی را بیشتر خواهد کرد.
اسپوتنیک: امکان دارد در آینده نزدیک شاهد کوپن الکترونیکی در ایران باشیم؟
پیشبینی آینده کار سادهای نیست؛ اما انجام هر کاری را که فکر بکنید از دست دولت روحانی برمیآید از نابودی اقتصاد گرفته تا کوچک کردن و سفره مردم و یا کوپنی کردن رزق و روزی مردم.
هرچند که ایران درگیر تحریمهای شدید میباشد و مشکلات اقتصادی هم روزبهروز بیشتر میشود؛ اما با تمام این سختی ها و فشارهای موجود، بعید میدانم که دولت روحانی طی یکسالی که از عمرش باقی مانده، کشور را کوپنی کند و بعد از دولت روحانی، دولتی سر کار خواهد آمد که اوضاع کشور را حداقل تا ۲ الی ۳ سال بهتر و اقتصاد را شکوفا و سطح معیشت مردم را ارتقاء خواهد داد و سعی آن دولت بر این خواهد بود تا سفرههای مردم را بزرگتر کند که برای رسیدن به اهدافش باید دور اقتصاد کوپنی را خط بکشد و پرونده اِعمال کوپن الکترونیکی در کشور را فعلاً مختومه کند. مخلص کلام اینکه نه در دولت روحانی و نه در دولت سیزدهم سیاست اقتصاد کوپنی اعمال نخواهد شد.
اسپوتنیک: قبلا شما پیشبینی کرده بودید که تک نرخی شدن ارز (دلار) تا سال ۱۴۰۰ بعید است. تاکنون که پیش بینی شما با وجود حواله دادن انجام این وعده به پایان سال در هر سال توسط دولت درست بوده است. آقای دکتر سبزعلیپور به نظر شما تک نرخی شدن ارز چه زمانی انجام میشود؟
بله، من پیش بینی کرده بودم که دلار تا سال ۱۴۰۰ تک نرخی نخواهد شد؛ اما در حال حاضر به نتایج ناگواری رسیدهام و به صراحت و با جرأت اعلام میکنم که ارز هرگز تک نرخی نخواهد شد و دلایل و استدلالاتی نیز در این راستا ارائه دارم.
با عنایت به موارد مطروحه و واقعیاتی که بر همه عیان است و مشکلاتی که اقتصاد ایران را محاصره کرده، چگونه بانکهای کشور میتوانند میلیونها دلار نیاز مشتریان خویش را بهطور روزانه با قیمتی ثابت تأمین کنند؟ در نتیجه هر آدم عاقلی هم این موضوع را بهخوبی میفهمد که با این اوضاع نهچندان مناسبی که در حال حاضر داریم هرگز قادر به تأمین دلار مشتریان ارزی نخواهیم بود؛ پس در این مرحله از زمان، نه تنها دولت روحانی بلکه هیچ دولتی قادر نخواهد بود تا نوسانات نرخ ارز را مدیریت و مهار کرده و قیمت ارز را ثابت و تک نرخی کند.
اسپوتنیک: با توجه به شیوه سیاستگذاری بانک مرکزی نظام یکپارچۀ معاملات ارزی (سامانه نیما) چقدر در حل مشکلات بازرگانان موثر است؟
به نظر من سامانه نیما جهت حل مشکلات بازرگانان و واردکنندگان چندان مفید و راهگشا نبوده و فقط بهعنوان مُرفین و مُسَکنی موقت جهت تسکین درد استفاده شده است و درمان کننده درد و مشکل ارزی بازرگانان نبوده و نخواهد بود.
کلاً تا زمانیکه در ایران ارزهای مختلفی تحت نامهای گوناگون و نرخهای متفاوت وجود دارد، مشکلات اقتصادی روزبهروز بیشتر خواهد شد و امیدی به رفع مشکل بازرگانان و فعالان اقتصادی نیست.
اسپوتنیک: افزایش زمان تخصیص ارز در سامانه نیما چه مشکلاتی برای بازرگانان ایجاد میکند؟
انتظار بازرگانان و واردکنندگان در لیست و صف سامانه نیما جهت دریافت ارز بعضاً بهقدری طولانی است که امیدها را برای دریافت ارز به یأس مبدل کرده است. واردکنندگان باید ماهها در انتظار یک تیک باشند تا درخواستشان تأیید گردد که شاید ارز مورد نیازشان تخصیص و کالای مورد نظرشان وارد شود.
اما طولانی شدن انتظار در صف سامانه نیما برای همان تیک مورد نظر بهقدری بلندمدت، دستنیافتی و غیرقابل تحقق شده که اکثر پروفرمها گشایش اعتبار نمیشود و همین امر و معضل بزرگ باعث شده تا غالب کارخانجات و واحدهای تولیدی کشور نتوانند مواد اولیه مورد نیاز خود را از خارج وارد کنند و در نتیجه بهدلیل نداشتن مواد اولیه، خط تولیدشان متوقف میشود. کارخانه نیز با حداقل ظرفیت کار سرانجام تعطیل میشود و با تعطیلی کارخانهها متأسفانه صدها و یا هزاران کارگر اخراج و بیکار میشوند که همین بیکاریها موجب بروز مشکلات بیشتر اقتصادی و حتی معضلات اجتماعی میگردد.
اسپوتنیک: پس باید منتظر موج جدید بیکاری باشیم؟ شما خودتان بهعنوان رییس مرکزی تجارت جهانی ایران این مورد را تجربه کردید؟
بله، اتقاقا چندی قبل مسئولین کارخانهای در همین خصوص به بنده مراجعه نمودند و اظهار داشتند که چند فقره پروفرما دارند که ماهها است در صف سامانه نیما منتظر یک تیک میباشند که ظاهراً هرگز این تیک زده نمیشود و بههمین خاطر تا یکی دو ماه دیگر مواد اولیه کارخانه به اتمام میرسد و با تعطیلی خط تولید، حداقل۵۰۰ نفر از کارگران بیکار خواهند شد که بنده هنوز پیگیر مشکلشان هستم تا شاید از تعطیلی کارخانه و بیکاری صدها کارگر جلوگیری کنم که هنوز اتفاق مثبتی رخ نداده است.
اسپوتنیک: این وضعیت دریافت تیک برای تمام بازرگانان صادق و رایج است؟
ظاهراً که این تیک در سامانه نیما برای اشخاص خاصی سریعاً زده میشود و وارداتشان سر وقت انجام میشود که همین روند موجب نارضایتی بازرگانان و فعالان اقتصادی غیر وابسته شده است.
اسپوتنیک: چگونه میشود سامانه نیما نقش اصلی خود را همراه با استقلال کامل ایفا کند؟ رابطه و جایگاه بانک مرکزی با سامانه نیما به چه صورت باید تعریف شود؟
اگر بساط ارزهای مختلف تحت نامهای گوناگون و با نرخهای متفاوت جمع شود و باندبازی و رانت خواری هم از بین برود و در نهایت ارز مکفی در اختیار بانک مرکزی هم باشد، در اینصورت سامانه نیما میتواند تا حدودی مفید واقع شود و سامانه نیما به سیستم مطمئن ارزی مبدل شود که بازرگانان و واردکنندگان به آن اطمینان داشته باشند و خیالشان راحت باشد که حتماً درخواست ارزی آنان تیک خواهد خورد و کالای مورد نظرشان وارد خواهد شد.
در نهایت سامانه نیما بهعنوان یک سیستم مستقل و مطمئن ارزی باید از اِعمال نفوذ دولتمردان و مسئولین بانک مرکزی در امان باشد و به جایگاه غیرقابل نفوذی مبدل شود و برای این سیستم رایانهای، واردکنندۀ غریبه و آشنا و وابسته و غیروابسته فرقی نکند و همه را با یک چشم ببیند و درخواستهای ارزی همه را طبق نوبت تیک زده و راهی بانک جهت گشایش اعتبار کند که با این روش و این نوع عملکرد میتوان به آینده سامانه نیما امیدوار بود در غیر اینصورت ما را به خیر سامانه نیما امیدی نیست و بهطور قطع خیلی زود بساط این سامانه هم جمع و خاطرات آن بهورطه فراموشی سپرده خواهد شد.
اسپوتنیک: بهنظر شما وظیفه دولت در کدام امر مهمتر است. ایجاد روش هایی مانند ارز ترجیهی یا ایجاد سازوکار برای جلوگیری از سواستفاده و رانت (از فرصتهای مانند ارز ترجیحی) و پرداخت یارانه هدفمند؟
بیشترین مشکلات اقتصادی کشور و عقب ماندگیهای ما نشأت گرفته از فساد مالی و اداری و وجود باندبازیها، اِعمال نفوذ دولتمردان به نفع افراد خاص و رانت خواریها میباشد و تا زمانیکه ریشه فساد و رانت در این کشور خشک نشود، مطمئن باشید اگر تحریمها هم رفع و روابط سیاسی ایران با تمام کشورهای جهان هم بهبود یابد، باز مشکلات اقتصادی ایران عزیز مرتفع نخواهد شد و درِ اقتصادِ ایران بر همین پاشنه خواهد چرخید، پس با توجه واقعیات موجود، اولین و مهمترین وظیفه دولت برای بهبود اوضاع اقتصادی و افزایش رضایت تجار و فعالان اقتصادی این است که فساد مالی و اداری و وجود باندبازیها، اِعمال نفوذ دولتمردان به نفع افراد خاص و رانت خواریها را از بین ببرد و دولت تا میتواند باید بروکراسی اداری را کاهش دهد تا امید و آرامش و امنیت اقتصادی به جامعه باز گردد، در غیر اینصورت چنانچه دولت موارد فوق را انجام ندهد و فقط بخواهد با ایجاد سازوکارهای مختلف ارزی و با راهاندازی این سامانه و آن سامانه و این مرکز و آن مرکز بهکار خود ادامه دهد هیچ گرهی از مشکلات ارزی و اقتصادی ایران باز نخواهد شد و باز هم واردکنندگان و بانک مرکزی و مردم همگی خواهند نالید و روزبهروز قاچاق کالا افزایش خواهد یافت و نرخ ارز بالا خواهد رفت و تورم و گرانی سیر صعودی خواهد داشت. درنهایت نیز چرخ تولید خواهد خوابید و نرخ بیکاری جهش پیدا خواهد کرد و روزگار ایران و ایرانی بدتر از گذشته خواهد شد.
اسپوتنیک: بهعنوان کلام آخر و از نظر اقتصادانی که در بالاترین سطوح با دولتها همکاری کرده و درعینحال سالها با بدنه انواع اصلی بازار و بازرگانان مستقل همراه بود چه برداشتی از اوضاع یک سال آینده دارید؟
مخلص کلام اینکه اینجانب امیدی ندارم که دولت روحانی بتواند در مدت زمانی که از دوران حکومتش باقیمانده قدم مثبتی در جهت خشکاندن ریشه فساد و باندبازیها بردارد و متأسفانه اوضاع مردم و فعالان اقتصادی روزبهروز بدتر خواهد شد.