حدود یک دهه پیش یک شهروند جوان تونسی به نام محمد بود عزیزی به دلیل فقر و بیچارگی و سیستم حاکم ظالم بر این کشور خود را آتش زد و مرد اما با مرگ اش شعله های خشم مردم را شعله ور کرد و این آتش شرق تا غرب کشورهای عربی را در بر گرفت.
اما باید توجه داشت آنکه نقش اول این اعتراضات را بازی کرد، برنامه های معروف به گروه های اجتماعی بودند، رسانه هایی که هم در انتشار فیلم و مطالب تاثیر گذار بودند و هم در هماهنگی همه تجمع ها واعتراضات.
وقتی درمورد اینکه مالکین شبکه هایی مانند فیس بوک و تویتر و یا گوگل و یا اینستاگرام ویا ... میلیاردر هستند صحبت می شود بسیاری این سوال برایشان پیش می آید که این ثروت را چگونه به دست آورده اند؟ فقط از راه جذب تبلیغات؟
بله ممکن است چنین باشد، اما وقتی که می بینیم بسیاری از ثروتمندان به نام آمریکایی همه ثروت خود را وقف کارهای خیریه می کنند و مقدار کمی برای فرزندان خود باقی می گذارند مقداری ماجرا شک بر انگیز می شود که چی به چی است که همه اینها به این سمت و سو می روند؟ آیا واقعا همه شان مومن هستند؟
اگر تا به حال نمی دانستید با یک جستجوی ساده در اینترنت به راحتی می توانید متوجه شوید که شبکه اینترنت در اصل یک شبکه ارتباطات نظامی و امنیتی بوده (با نام آرپانت) و بعدها بخشی از آن در اختیار عموم قرار گرفته.
بله بسیاری از میلیاردها دلاری که در باره آن صحبت می شود مربوط به سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و یا نظامی است و بخش های دیگر آن مربوط به لابی های ثروت پشت پرده است که افرادی چون بیل گیتس و یا مارک زاکربرگ یا استیو جابز و یا جف پزوز و یا ... فقط مالکان ظاهری آن هستند و در نهایت همه این پول ها از کانال موسساتی که به عنوان موسسات خیریه شناخته می شود باید به تشکل های پشت پرده برگردد.
اگر مقداری در مورد تشکل های فراماسونری تحقیق کنید میتوانید متوجه شوید که این تشکیلات که در برخی کشورها به نام لابی های ثروت شناخته می شوند چگونه کار می کند و این سیستم چگونه است.
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان سیاستمداران و حتی رهبران سیاسی این کشورها تحت سلطه این لابی های ثروت هستند.
لابی هایی که قبلا مرکزشان انگلیس بوده و امروزه به ایالات متحده (نیویورک) و اسراییل نقل مکان کرده اند.
از هر کارشناس رایانه سوال کنید می تواند با یک محاسبه بسیار ساده به شما بگوید که نگهداری شبکه های اجتماعی میلیاردها دلار هزینه دارد و اینکه این شبکه ها به صورت رایگان در اختیار عموم قرار گیرند مقدار تامل بر انگیز است.
هیچ شرکتی، مخصوصا شرکت های آمریکایی ویا اسراییلی (که امروزه بخش بزرگی از بازار صنعت الکترونیک جهان مخصوصا در زمینه تجهیزات امنیتی را در اختیار دارد) حاضر نیستند برای رضای خدا کاری را انجام دهند و همه اهداف پشت پرده دارند.
طی سالهای اخیر ایالات متحده تلاش کرد استفاده حد اکثری از شبکه های اجتماعی توطئه های خود بر علیه بسیاری از کشورها را پیاده کند و ما در ایران هم مشاهده کردیم که بسیاری از تظاهرات و اعتراضات توسط همین گروه های اجتماعی هدایت می شد و یا حتی به بیراهه کشیده می شد.
بر کسی پوشیده نیست که آقای ترامپ هم با بهره مندی از شبکه اجتماعی تویتر توانست با رسانه های قدرت مندی مانند سی ان ان که مخالف او بود رقابت و به ریاست جمهوری برسد.
اخیرا هم درگیری هایی میان آقای ترامپ و شبکه های اجتماعی مانند تویتر به وجود آمده و ترامپ با تصور اینکه چون رییس جمهوری آمریکا هست قدرت بسیار بالایی دارد این شبکه ها را تهدید به قلع و قمع کرده.
اگر به جریان حوادث و انتشار فیلم ها و تصاویر مربوط به کشته شدن آقای جورج فلوید در آمریکا نگاه کنیم و ببینیم چگونه احساسات اجتماعی آمریکا جریحه دار شد و مردم به اعتراض تحریک شدند می توانیم نتیجه بگیریم که همین شبکه های اجتماعی ممکن است برای اینکه بخواهند آقای ترامپ را سر جای خود بنشانند و به وی بفهمانند قدرت واقعی دست کی است کاری کردند که وی از ترس مجبور شود با خانواده به پناگاه اتمی زیر کاخ سفید پناه ببرد.
حال اینکه این شبکه های اجتماعی برای نمایش قدرت خود تا چه حد حاضر هستند پیش بروند و آیا تصمیم دارند ترامپ را سرنگون کنند تا سیاستمداران متوجه شوند که مجاز نیستند دست از پا خطا کنند و با لابی های قدرت در آمریکا در بیافتند، سوالی است که امروزه روی میز قرار دارد و باید منتظر ماند و دیدی آیا آنها حاضر می شوند از خطای آقای ترامپ گذشت کنند یا نه؟