اسپوتنیک به نقل از رسانه اوکرائینی «اوبوزریواتل»: صبح زود در اواخر دسامبر سال 1959، یک هواپیمای حامل نقاش مشهور شوروی الکسی کوکورکین در فرودگاه ونوکوای مسکو به زمین نشست. او یک روز زودتر از زمان مقرر از هند پرواز کرد، از مرز و کنترل گمرک گذشت و راهی خانه معشوقه خود شد. او کمی سرفه کرد، اما چه کسی در مسکو به سرفه در ماه دسامبر توجه می کند؟
پس از هدیه دادن به معشوقه خود، او روز بعد سرانجام به نزد خانواده خود رفت، بستگان خود را در آغوش فشرد، ورودش را جشن گرفت و همچنین هدایا را توزیع کرد. سرفه بدتر شد، دمای بدنش بالا رفت تا جایی که مجبور شد به پزشک مراجعه کند.
الکسی بلافاصله در بیمارستان بستری شد. او به معنای واقعی کلمه در برابر چشمان پزشکان هر لحظه بدتر می شد و تا عصر درگذشت. پزشک کالبد شکاف بیمارستان آکادمیسین نیکلای کرایفسکی را دعوت کرد. یک آسیب شناس سالمند از لنینگراد برای دیدن وی آمد، و او نیز به میزی که جسد روی آن بود، دعوت شد. پیرمرد به جنازه نگاه کرد و با تعجب گفت: "این آبله است..."
در آن زمان، حتی پزشکان هم وجود آن بیماری وحشتناک که شهرها و کشورهای زیادی را در قرون وسطی خالی از سکنه کرده بود، تقریبا فراموش کرده بودند. در اتحاد شوروی ، این بیماری در سال 1936 با واکسیناسیون سراسری ریشه کن شد. پزشکان حتی تصور نمی کردند که این بیماری می تواند باز گردد، و آنرا در نظر نمی گرفتند.
اما نه در هند، جایی که هنرمند مشهور شوروی برای بازدید به آنجا رفته بود. الکسی کوکورین برنده دو بار جایزه استالین در یکی از استان های هند، در مراسم سوزاندن پیکر یک روحانی برهمن که بر اثر آبله درگذشته بود، حضور داشت و دچار این عفونت وحشتناک شد.
وضعیت بیمارستان پیچیده و مشکل شد: 4 نفری که در آن با کوکورکین در تماس بودند و یا از نزدیکی اطاق او رد شده بودند، مبتلا شدند. دو هفته بعد، در سال 1960، برخی از بیماران در بیمارستان "بوتکین" مسکوعلائم مشابه کوکورکین داشتند: تب ، سرفه و بثورات.
در ماده ای که در تاریخ 15 ژانویه سال 1960 از پوست یکی از بیماران گرفته شد، ذرات ویروس آبله مشاهده گردید. این خبر به سرعت به رهبری عالی کشور گزارش داده شد. مشخص شد كه مسكو و كل اتحاد شوروی در یك قدمی از اپیدمی بیماری قراردارد كه درمان نمی شود. بعد از ظهر، در جلسه ای با حضور نیکیتا خروشچف رهبر شوروی برگزار گردید ، مجموعه ای از اقدامات فوری برای جلوگیری از وقوع همه گیری بیماری آبله تشکیل شد. پلیس مسکو و کمیته امنیت دولتی شوروی - کا گ ب وظیفه داشتند از همان لحظه ورود نقاش به هواپیما در هند، در اسرع وقت همه کسانی که این هنرمند با آنها ارتباط برقرار کرده بود را شناسایی کنند. مسافران هواپیما ، خدمه آن ، معشوقه ، مأموران گمرک ، همکاران ، دوستان ، بستگان در معرض خطر بودند. دامنه کار بسیار زیاد بود. معلوم شد که پس از بازگشت از هند بیمار با تعدادی از مردم در تماس بود و آنها به توبه خود تماس هایی داشته اند و مجموع تماس ها به چند هزار نفر رسید.
مقام های پلیس شوروی موفق شدند حتی هواپیمایی را که با یکی از دوستان کوکورکین بر فراز اروپا در حال پرواز به پاریس بود به مسکو باز گردانند. مسکو که تازه سال نو را جشن گرفته بود، در واقع کاملاً تحت قوانین زمان جنگ بسته شد. بعد از یک هفته 10 هزار نفر در بیمارستان ها بستری شدند.
در همان زمان، مرحله دوم عملیاتی برای مبارزه با همه گیری احتمالی راه اندازی شد - واکسیناسیون فوری جمعیت. طی 3 روز ، 10 میلیون دوز واکسن ضد آبله از مراکز ضد امراض واگیردار تومسک ، تاشکند و کراسنودار به مسکو تحویل شد و کارمندان پزشکی در کلیه شرکتها و موسسات این شهر، اهالی و میهمانان پایتخت را واکسن زدند.
در نتیجه در سال 1960، همه 7 میلیون نفر از ساکنان مسکو واکسینه شدند. هر هفته 1.5 میلیون نفر واکسن می زدند و 10 هزار نفر از تیم واکسیناسیون نیز واکسینه می شدند که علاوه بر پزشکان و پرستاران دانش آموزان دانشکده های پزشکی را نیز شامل می شد. پس از گذشت یک ماه در مسکو موفق شدند از شیوع بیماری آبله جلوگیری کنند.