با خروج ایالات متحده از برجام به دستور ترامپ در اواسط اردیبهشت ماه امسال و تهدید ایران مبنی بر به صفر رساندن فروش نفت این کشور، مسئولان صنعت نفت ایران اظهار نظرهای متفاوتی را در این خصوص مطرح نمودند؛ برخی اعلام کردند این اقدام هیچ تاثیری در فروش نفت ایران نخواهد داشت وبرخی نیز مدعی شدند فروش نفت ایران به سال 92 یعنی کمترین میزان صادرات نفت ایران در 6 سال اخیر (909 هزار بشکه در روز) باز می گردد. اما در این بین واکنش حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نیز پیش از شروع دور دوم تحریمها درخور توجه است، وی در ارتباط با به صفر رساندن صادرات نفت ایران در دیداری با ایران مقیم سوئیس گفت: «آمریکاییها مدعی شدهاند که میخواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمیفهمند، چرا که این اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببینید.»
اما عدم اطمینان دولت دونالد ترامپ نسبت به ادعای به صفر رساندن فروش نفت ایران از همان ابتدا از جهات مختلف واضح و مبرهن بود. فشار به دولت عربستان توسط آمریکا به منظور بالا بردن میزان تولید نفت در ازای محافظت و تامین امنیت این کشور در برابر دشمن فرضی به نام ایران خود گویای همه چیز است، زیرا جدای از هر بحث دیگری توان عربستان برای جبران کمبود عرضه نفت از جانب ایران، کافی نیست و بسیاری از کارشناسان تولید ۱۱ میلیون بشکه در روز را به معنای فشار بیش از حد به ساختار نفتی عربستان میدانند. بلومبرگ در گزارشی در این خصوص نوشت: «هنگامی که تحریمها ضد ایران در ماه نوامبر اجرایی شود، تولیدکنندگان نفت ظرفیت لازم را برای جبران افت تولید ایران در اختیار ندارند. اگر ترامپ در توقف کامل صادرات نفت ایران موفق شود، تولیدکنندگان نفت باید عرضه روزانه دو میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت ایران را جایگزین کنند. این حفرهای بزرگ است که پر کردن آن دشوار است.»
با نزدیک شدن به روز موعود ایالات متحده همانطور که پیش بینی میشد از ادعای خود کوتاه آمده و اعلام کرد که 8 کشور را از تحریم های نفتی ایران معاف ساخته است. آمریکا به کشورهای چین، هند، کره جنوبی، ژاپن، ایتایا، یونان، ترکیه و تایوان اجازه داد تا 180 روز دیگر از ایران نفت بخرند و بلافاصله پس از این اعلام،شرکت نفت هند و پالایشگاه مانگالور در روز سه شنبه سفارش خرید ۹ میلیون بشکه نفت در ماه دسامبر را به شرکت ملی نفت ایران دادند. بیژن زنگنه،وزیر نفت ایران در اظهار نظری در این خصوص گفت: روزهای سختی در انتظار مصرفکنندگان نفت است.
اسپوتنیک تصمیم گرفت در این زمینه با سید سعید میرترابی حسینی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی هم صحبت شود که این مصاحبه در ذیل تقدیمتان میشود.
اسپوتنیک: چه شانسی برای ایران در خصوص دریافت سفارشات نفتی بزرگ قائل هستید؟
به طور طبیعی و با توجه به شرایط بازار نفت احتمال میرفت که آمریکا زیاد بر صفر کردن صادرات نفت ایران اصرار نورزد؛ از ابتدا نیز این ادعا تا حدی شبیه به بلوف بود. بازار نفت دارای ویژگیها و حساسیتهای خاصی نسبت به عرضه است و اگر موانعی برای عرضه وجود داشته باشد، بازار مستعد این است که قیمت در آن بسیار بالا برود. نتیجا از لحاظ نگاه کلان به بازار نفت، انتظار بر این بود که ایالات متحده به نوعی عقب بکشد و اصراری بر روی تحریم نفتی تا به صفر رسیدن صادرات ایران نداشته باشد.
نکته بعد در مورد مصرف کنندهها میباشد که آنها در شرایط موجود بازار به دنبال تامین مستمر نفت مصرفی خود هستند و با این حساب در شرایط موجود از خرید نفت از ایران استقبال میکنند.از سوی دیگر با توجه به اینکه بعید به نظر میرسد تغییر عمدهای در بازار در زمینه عرضه نفت اتفاق بیافتد میتوان گفت این کشورهای معافیت گرفته با توجه به محدودیت های بازار در عرضه، به دنبال خرید نفت خود به شکلی مطمئن خواهند بود و طبیعتا با توجه به اینکه پیش از این از ایران نفت خود را خریداری میکردند و تغییر فروشنده کار سادهای برای کشورهای مصرف کننده نفت نیست، نتیجتا ترجیح این کشورها ادامه خرید نفت از ایران است.
البته از سوی دیگر و به تعبیری میتوان گفت که آمریکا از روی بیچارگی به این کشورها معافیت داد، زیرا کشوری مانند چین اعلام کرده بود که طبق قوانین بین المللی عمل کرده و به خرید نفت خود ادامه خواهد داد، به همین دلیل بعضی از این کشورها قابل بحث هستند که اساسا آمریکا به آنها معافیت داده و یا آنها خودشان این معافیت را کسب نمودهاند و ایالات متحده برای حفظ پرستیژ خود از لفظ معافیت در مورد آنها استفاده نموده است.
خریداران نفت ایران با چه مشکلاتی روبرو خواهند بود ؟
بصورت کلی این مشکلات برای ایران برای دریافت مبالغ حاصل از فروش نفت خود بیشتر خواهد بود. کشورهای خریدار حتما از این قضیه استقبال خواهند کرد که با پولهای ملی خود نفت را از ایران خریداری کنند، زیرا در بازار نفت بر اساس یک قاعده قدیمی نفت با دلار خریداری میشود و کشورهای خریداری کننده همیشه ناگزیر به داشتن ذخایر دلاری بودهاند، طبیعتا اگر در فضای تحریم این امکان برای آنها فراهم باشد که نفت خود را با پول ملی خریداری نمایند بعلل مختلف از جمله راحتی انتقال پول به ایران،این امکان با استقبال این کشورها همراه خواهد بود؛ اما مشکل برای ایران از آنجا ناشی میشود که ممکن است ایران نتواند با این واحدهای پول دریافتی از کشورهای خریدار نتواند خریدهایی را که مدنظر قرار دارد انجام دهد و ممکن است بخشی از معاملات بصورت معاملات تهاتری انجام شود که این امر نیز محدودیتی برای ایران به حساب میآید. البته سازوکاری که اروپا با همراهی چین و روسیه برای مبادلات بانکی با ایران در نظر دارند به نتیجه برسد میتواند از مشکلات ایران در این زمینه بکاهد ولی در صورتی که این سازوکار عملی نشود بیشتر مشکلات مرتبط با ایران برای دریافت مبالغ ارزی حاصل از فروش نفت خواهد بود.
آیا کاهش صادرات نفت ایران بازار نفت را با مشکل روبرو خواهد نمود؟
واقعیت اینست که حتی اگر کشورهایی مانند عربستان،عراق و روسیه در عمل بتوانند کسری ناشی از کاهش صادرات نفت ایران که اکنون گمانه زنیها در حدود کاهش یک میلیون بشکهای در روز است را جبران کنند، بازهم بازار نفت دچار یک مشکل بزرگ در ظرفیت مازاد خواهد بود. همین کاهش ظرفیت مازاد بازار باعث ایجاد شوک خواهد شد، بدین ترتیب که با کوچکترین اختلال در جای دیگر بازار با شوک قیمت مواجه خواهد شد. بنابراین یک بحث در خصوص جبران کاهش نفت صادراتی ایران است که میتوانیم بگوییم که امکان جبران فراهم است اما باعث مصرف تمامی ظرفیت مازاد میشود و بازار با یک شرایط به اصطلاح سر به سر در عرضه و تقاضا روبرو میشود که نتیجه آن واکنش شدید بازار در صورت کاهش عرضه نفت به هر علتی خواهد بود.