گزارش و تحلیل

نخبه کشی و دزدیدن نخبگان ایرانی

آیت الله علی خامنه ای در سخرانی خود در مقابل نخبگان علمی ایران به یک نکته بسیار مهم اشاره کرد که شاید بعضی مدت هاست در مورد آن صحبت می کنند و برخی دیگر بصورت گذرا از آن می گذرند.
Sputnik

بد نیست مقداری به این ماجرا بیشتر توجه داشته باشیم.
ماجرای جنگ غرب برای دزدیدن نخبگان ایرانی.
بر کسی پوشیده نیست که چند دهه است کشورهای غربی تلاش دارند برای پوچ نگاه داشتن جامعه ایرانی نخبگان ایرانی را به نحوی از دست ایران بربایند.
معمولا آنهایی که اقدام به مهاجرت می کنند میان دو قشر عمده جامعه ایران تقسیم می شوند.
افرادی که عاطل و باطل هستند و به دنبال آن هستند که به کشور دیگری بروند بلکه بتوانند آویزان آن شوند یا افرادی که نخبه های جامعه از همه لحاظ به حساب می آیند و دیگر کشورها در تلاش هستند آنها را بدزدند.
مشاهده می شود که پس از مدتی این کشورها افراد عاطل و باطل را که اهل کار نیستند اخراج می کنند و به کشورشان پس می دهند اما نخبگان را به اشکال مختلف برای ماندن ترغیب می کنند.
در برخی شرایط آنها را ترغیب به مهاجرت به کشورهای دیگر می کنند و در باغ سبز هایی را نشان می دهند که فقط در رؤیاها ممکن است محقق گردد وبسیاری از این نخبگان وقتی به این کشورها می روند که همه پل های پشت سر خود را خراب کرده اند به همین دلیل دیگر راه برگشت نیز ندارند.

توسعه تکنولوژی دستگاه MRI توسط محقق و استاد دانشگاه ایرانی در تایوان
حال چون صحبت ما در مورد ترور نخبگان است خیلی وارد بحث مهاجرت دیگران نمی شویم.
در شرایطی که این نخبگان با مهاجرت ترغیب به خروج از کشور نشوند با تبلیغات مسموم تلاش می شود افکار و ایدئولوژی فکری این نخبگان را بگونه ای تخریب کرد که اینان حتی اگر هم در ایران باشند فایده ای برای جامعه ایران نداشته باشند.
در صورتی که هیچ کدام از دو مورد فوق محقق نگردد می بینیم در مواردی دست به ترور فیزیکی و یا غیر فیزیکی این نخبگان می زنند.
حال شاید بسیاری به نکته ترور فیزیکی نخبگان ایرانی به دلیل ترور دانشمندان هسته ای پی برده باشند، اما ماجرای ترور غیر فیزیکی چیست؟
نمی توان انکار کرد که این دشمنان عوامل نفوذی بسیاری در کشورهای مختلف دارند که بصورت دانسته یا ندانسته برای آنها کار می کنند.
زمان شوروی سابق داستانی بسیار معروف بود، که سازمان اطلاعات شوروی یک نفر را به ظن جاسوسی برای آمریکا بازداشت کرده و طرف اعتراف کرده بود در موارد متعددی از آمریکایی ها پول دریافت کرده.
هر چه قدر وی را تحت فشار قرار دادند تا متوجه شوند چه اطلاعات ارزنده ای را به آمریکایی ها فروخته هیچ موردی را نتوانستند پیدا کنند که وی در اختیار آنها قرار داده.
در نهایت از او سوال کردند که پس این پولها یا امتیاز ها را برای چه کاری دریافت کردی و وی اظهار می داشت مثلا از من خواستند کمک کنم فلانی در فلان جا استخدام شود یا اینکه فلانی از فلان جا برود.
با آن افراد هم تحقیق کردند و دیدند که عموما کوچکترین ارتباطی با آمریکایی ها نداشتند.
پس از تحقیقات متوجه شدند که کاری که وی انجام می داده این بود که نخبگان را از پست های شایسته بر می داشته ویا افراد ناشایست را در پست های حساس و مهم قرار می داد، مخصوصا در جمهوری هایی که از مرکز دور بودند و امکان کنترل در آنها بسیار کم بود.
همین ماجرا منجر به آن می شد که کل سیستم حکومتی شوروی به هم بریزد و در نهایت دیدیم چه اتفاقی برای شوروی سابق افتاد وچه بر سر جمهوری هایی که اینها روی آنها سرمایه گذاری کرده بودند آمد.
متاسفانه در بسیاری از موارد همین ماجرا در کشور ما هم پیش می آید.
نخبه کشی فقط به این معنا نیست که نخبگان را ترور فیزیکی کرد بلکه همین که نخبگان را در جاهایی که شایسته آنها نیست قرار دهند هم نوعی ترور غیر فیزیکی آنها به حساب می آید، چون وقتی که آن نخبه نتواند پتانسیل های خود را در اختیار مملکت قرار دهد انگار نه انگار که ایران آن نخبه را در اختیار قرار دهد.
در مواردی هم می بینیم که بسیاری افراد نا شایست به دلیل ارتباطات، و یا وجود همان هایی که خواسته یا ناخواسته آب در آسیاب دشمن می ریزند، به جایگاه ها و پست های بالایی می رسند که به دلیل ناشایستگی های خود نخبگان را دلسرد می کنند و خود این ماجرا نیز نوعی نخبه کشی به حساب می آید.
همانگونه که مقام معظم رهبری اشاره کردند امروزه زمان آن رسیده که استفاده بهینه از این نخبگان شود.
شاید بتوان گفت راه نجات مملکت هم در این است که نخبگان سکان دار اداره امورات مختلف کشور شوند و افراد نا شایست کنار گذاشته شوند حتی اگر بنا باشد این افراد از مقربین و آقازاده ها باشند.
اگر مقامات ایرانی بتوانند فقط به همین یک توصیه رهبری عمل کنند قطعا نخبگان ایرانی توانایی آن را دارند که نه فقط در زمینه حل مشکلات مملکت قدم بردارند بلکه نظام جمهوری اسلامی را به الگویی برای دیگر مسلمانان جهان تبدیل کنند تا آنها هم به آن سو بروند.
از ابتدای انقلاب اسلامی تا به حال ترس و واهمه دشمنان جمهوری اسلامی بر این است که ایران به الگویی برای دیگر مسلمانان تبدیل شود و به نظر می آید الآن فرصت مناسب برای این کار پیش آمده، نباید این فرصت را از دست داد.

بحث و گفتگو