نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در آخرین اظهار نظر خود در خصوص اقدامات موشکی ایران گفت که به زودی شاهد یک کره شمالی دیگر خواهیم بود. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام نمود که «ما بر فشار های خود بر او (ایران) ادامه می دهیم. ما امیدواریم که کشورهای دیگر به ما ملحق شوند، زیرا به عقیده ما ایران، کره شمالی دیگری است".
هیلی در توئیتر خود نوشت: "اقدام ایران به پرتاب موشک به عنوان "دعوت برای اقدام" تلقی می شود. زمانی که یک رژیم غارت گر با موشک های بالستیک شروع می کند، ما به زودی یک کره شمالی دیگر خواهیم داشت".
در همین راستا، اسپوتنیک با آقای سید هادی افقهی، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه، دیپلمات سابق ایرانی در لبنان به گفتگو نشسته است.
— تفاوت های ایران و کره شمالی از منظر سیاسی و اقتصادی و… چیست؟ ایران بر چه اساسی به کره شمالی دوم تعبیر شده است؟
میزان ارزیابی جایگاه ایران، جایگاه ژئوپلوتیکی، اقتصادی، وضعیت جمعیتی، نقش و نفوذ ایران در منطقه با کشوری چون کره شمالی از هر لحاظ متفاوت است. در یک چیز ایران و کره شمالی مدت ها نقطه مشترک داشتند آنهام در خصوص آمریکا بود. اما اخیرا کیم جونگ اون با ترامپ ملاقاتی داشته است و دنیا را مورد توجه خود قرار داد. اما در بیانیه پایانی این دیدار، چیزی یافت نمی شود. آنچه که در تبلیغات و به اصطلاح برخی کارشناسان از این دیدار به عنوان ملاقات قرن یاد می کردند، یا اینکه روابط آمریکا و کره شمالی دگرگون می شود، ما شاهد این امر نبودیم و هیچ خروجی مثبتی نداشت. تنها یک بیانیه کلی، ساده و معمولی هر دو طرف اعلام نمودند. بعد شاهد این بودیم که آقای پامپئو و خود ترامپ دوباره شروع به حملات تبلیغاتی علیه کره شمالی نمودند. این تنها نقطه مشترک ما با کره شمالی هستیم، که ما مخالف سیاست های خود خواهانه آمریکا هستیم.
اما از نظر جغرافیایی ایران بسیار مهمتر از کره شمالی است، به لحاظ بحث جمعیتی، مساحت، استعداد، تاثیر گذاری ایران بر معاملات منطقه و حتی بر معاملات بین المللی، در زمینه هسته ای، شیوه مدیریت بحران ایران بسیار متفاوت از کره شمالی است. ما اهل منطق و گفتگو هستیم، به همین دلیل ما توانستیم با گروه 5 + 1 به توافق جهانی برسیم، این توافق نفس ها را در سینه حبس نموده بود که ایا ایران به سمت بمب اتم حرکت خواهد نمود یا به توافق دست خواهد یافت. اثر گذاری ایران در منطقه در خصوص اسرائیل و محور مقاومت قابل قیاس با وضعیت کره شمالی به عنوان یک کشور منزوی نیست. کره کشوری است که به جز موشک های بمب اتم و قاره پیما که قادر به حمل کلاهک های هسته ای است، این کشور دستاورد دیگر قابل ذکری ندارد. کشور بسیار فقیر و بسته است. در حالیکه ایران کشوری قدرتمند، است که دارای نفت، گاز، صنعت شیلات، معادن سنگ و طلا است، هم نیروی انسانی فرهیخته دارد. این نیروی انسانی باعث شد که ما ماهواره به هوا پرتاب کنیم و به توسعه اکنون برسیم.
از نظر سیاسی، ایران یک کشور باز است. ما پس از توافق نامه برجام روابط بسیار خوبی با کشور های اروپایی و روابط بسیار عالی با کشورهای مشرق زمین چون چین و روسیه داریم. بنابراین تفاوت های بسیار زیادی است. اما اینکه خانم نیکی هیلی اعلام نموده اند که کشورهای جهان باید علیه ایران موضع بگیرند و به ما بپیوند و با ایران برخورد کنند چه در حوزه تجاری نظامی سیاسی امنیتی این صحیح نیست. دنیا حرف ایشان و حرف رئیس وی ترامپ را گوش نکردند.
به عنوان مثال خانم هیلی که خود هندی الاصل است با سفر به هندوستان سعی نمود تا از این هندی بودن خود استفاده کند و احساسات هندی ها را تحریک کند و آنها را همسو با سیاست های آمریکا نماید، اما ما دیدیم که مقامات آمریکایی به آنها سیاست رد دادند، و کشور هند گفت که ما سیاست خاص و منافع خاص خود را داریم. چینی ها و روس ها قبلا موضع خود را مشخص کردند و اعلام نمودند که ما بر توافق هسته ای پایبند هستیم و طبق این توافق عمل می کنیم و به هیچ وجه ایران را تحریم نفتی نخواهیم کرد. اینها مسائلی بود که ما داریم می بینیم. ایران توانسته است سیاست های خود را در سطح بین المللی و در منطقه حفظ کند. حال افزون بر این جایگاه و موقعیت منطقه ای ایران با توجه به شکستی که تروریست ها دارند می خورند و این تروریست ها مورد حمایت آمریکا و اسرائیل هستند، برای آنها بسیار دردناک است. امروز اسرائیل عملا اعلام می کند که شکست های تروریست ها در منطقه برای ما دردناک است و می تواند شکستی برای آنها (آمریکا و اسرائیل) محسوب شود. این در واقع نمونه بارزی از تفاوت میان جایگاه ایران و کره شمالی در سطح منطقه ای و بین المللی است.
- ادعای اینکه ایران، کره شمالی دوم است، این جمله چه هدف سیاسی از سوی آمریکا را نشان می دهد؟
آمریکایی ها خیلی ادعای کاذب دارند، اگر کره شمالی خیلی بد است و ایران شبیه کره شمالی است، در آن صورت چرا آقای ترامپ درخواست دیدار با کیم جونگ اون را داد و با یکدیگر دست دادند و خوش و بش کردند. در واقع آمریکا یک موضع استوار، سیاست روشن و صادقانه ندارند. بازیگرانی حرفه ای، فرصت طلب هستند، سیاستی ثابت و اخلاقی و پایبند به مقررات بین المللی ندارند. حال چطور آقای کیم جونگ اون یک شبه به یک آدم خیلی خوب، آزادی منش و مترقی تبدیل شد. اگر آقای کیم جونگ اون خوب است، پس چطور ایران که همانند کره شمالی است، بد است. اگر آقای کیم جونگ اون بد است، پس چطور با ایشان مذاکره می نمایید و می خواهید یک توافق تاریخی به قول خودتان منعقد کنید. بنابراین این تناقص گویی های آمریکا تاثیری بر سیاست گذاری های ایران ندارد و جهان هم دیگر گوش به حرف آمریکا نیست.
در حال حاضر، آمریکا با کل دنیا در گیر است: اقدام به خروج از ناتو، خروج از معاهده محیط زیست، خروج از سازمان حقوق بشر، الان می خواهد از سازمان تجارت جهانی خارج شود. تعرفه های گمرکی بر آلومینیوم و فولاد در کشورهای خارجی را افزایش داد. با چینی ها درگیر شده است و یک جنگ تجاری شدیدی با چین آغاز نموده است. در کانادا نیز گروه 7 را بهم ریخت. در خاورمیانه و در سوریه قصد داشت بار دیگر گروه حکومت اسلامی (داعش* — گروه ممنوعه در روسیه) را احیا کند. یک جنجال در انتقال سفارت خود ار تل آویو به اورشلیم را برپا کرد. آدمی جنجالی و نامتوازن که هیچ کدام از کشورهای دنیا به او اعتماد ندارند.
تنها حربه آمریکا در حال حاضر این است که تهدید به قطع رابطه با کشورهایی نموده است که با ایران رابطه اقتصادی دارد، این کشورها نیز به خاطر این مسئله می ترسند. تنها منطق آمریکا این است. در واقع پس از خروج آمریکا از برجام، کسی به آمریکا اعتماد ندارد. در داخل آمریکا بر این مسئله نیز تاکید دارند که به خاطر سیاست های ایشان آبروی آمریکا رفته است. ایشان چند پرونده دارد، پرونده آزار جنسی چند خانم، پرونده کمک روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد. وی وضع پایدار و ثابت ندارد و دنیا را دارد به آتیش می کشد، ایشان با کل دنیا مشکل پیدا کرده است، علی الخصوص با عقاب هایی چون پامپئو و متیس که بر سر کار آورده است، این غیرمنطقی ترین افراد در دنیا هستند که امنیت دنیا را به خطر می اندازند.