گزارش و تحلیل

راهکارهای ایران برای مقابله با آمریکا و متحدانش

این روزها شاخ و شانه کشیدن میان ایران و ایالات متحده به اوج خود رسیده وگفتارهای سیاسی و دیپلماتیک جای خود را به تهدید های نظامی داده.
Sputnik

وقتی آقای روحانی صحبت از اینکه "اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند هیچ کشوری در منطقه نخواهد توانست نفت صادر کند" می نماید برخی بلا فاصله در ذهنشان بحث بستن تنگه هرمز خطور می کند وآمریکایی ها شاخ و شانه می کشند که می توانند امنیت این تنگه را حفظ کنند، اما سوالی که مطرح است این می باشد که آیا تنها وسیله در اختیار ایران همین است؟

زمان جنگ ایران و عراق ایران تنها بود و امکانات نظامی اش بسیار محدود اما امروزه ایران به یک ابر کشور منطقه ای تبدیل شده که دست هایش به هزاران کیلومتر آنطرف تر از مرزهایش می رسد وعلاوه بر داشتن توانایی های نظامی و تسلیحاتی متحدینی در اقصد نقاط جهان دارد که می توانند جهان را برای ایران به آتش بکشند.

جنگ اصلی بر علیه ایران
نکته بسیار جالب اینکه آقای ترامپ دیگر خود را فقط رئیس جمهوری ایالات متحده نمی داند وچپ وراست برای جهانیان دستور صادر می کند، از جمله دستور کاهش قیمت نفت توسط اوپک.

بماند که چه قدر همپیمانان آمریکا توان آن را دارند تا کمبود نفت ایران را جبران کنند و یا اینکه این فقط یک مانور تبلیغاتی از طرف آنها بر علیه ایران است یا نه، اما کشوری که در نقشه شبیه گربه است در صورتی که در تنگنا قرار گیرد ممکن است چنگ بزند و شاید هم یکباره این گربه به یوز و یا شیر تبدیل شود و در صدد بر آید توان خود را در این جنگل جهانی به نمایش بگذارد.

شاید ساده ترین تصور این باشد که ایران مستقیم اقدام به حمله به کشتی های نفت کش نماید و تنگه هرمز را ببندد وممکن است ایران کل این تنگه را مین گذاری کند و نه فقط نفت کش ها بلکه کل تردد در این منطقه را مختل کند.

با اینکه آمریکایی ها مدعی هستند که آمادگی دارند این تنگه را مجددا باز کنند اما همان چند روزی که اینها نیاز به مین روبی دارند کافی است تا کل تجارت جهانی مختل گردد و جهان با مشکلی جدی مواجه گردد.

زمانی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در یکی از خطبه ها زمان جنگ ایران و عراق گفته بود اگر ایران یک توپخانه 130 میلیمتری را به کار بیاندازد و هر از گاهی توپی از آن به سمت تنگه هرمز شلیک کند دیگر هیچ کشتی ای جرئت نخواهد کرد از این تنگه عبور کند و این نشان می دهد که چه قدر ایران راحت می تواند این تهدید خود را عملی کند.

بماند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طی جنگ ایران و عراق ثابت کرد که با چند قایق تندروی کوچک هم می تواند هم جلوی تردد کشتی ها در تنگه هرمز را بگیرد هم اینکه با ناوهای آمریکایی رو در رو شود.

بعید به نظر می آید آمریکایی ها در شرایط فعلی حاضر باشند با ایران وارد یک جنگ مستقیم شوند یا برای چشم و ابروی متحدین خود به ایران لشکر کشی کنند و خون سربازهایشان ریخته شود چون قطعا می دانند هزینه های آن چه قدر برای آنها سنگین خواهد بود و پایگاه متزلزل آقای ترامپ درون آمریکا با ورود به جنگ با ایران نابود خواهد شد.

به هر حال هنوز نتایج جنگ های عراق و افغانستان در ذهن آمریکایی ها زنده است.

بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی مایوس‌کننده است
در مورد متحدین اصلی آمریکا در منطقه که همه در کاخ های شیشه ای نشسته اند و شعار جنگ سر می دهند هم تکلیف روشن است.

عربستان سعودی با اینهمه حمایت تسلیحانی و نظامی و تبلیغاتی و مالی از نیروهایش در یمن گیر کرده ، اسرائیل هم عمق استراتژیک اش آنقدر ضعیف است که با ورود به یک جنگ با ایران و متحدان ایران می توان گفت فاتحه خود را خوانده چون تاریخ ثابت کرده اسرائیل تاب یک جنگ طولانی مدت را ندارد در حالی که ایران و متحدینش اهل جنگ های طولانی مدت هستند.

اما اگر برگردیم به سوال خودمان میتوانیم بگوییم ایران راهکارهای زیاد دیگری برای مقابله با تهدید های آمریکا دارد.

راهکارهایی که سالهاست خود را برای استفاده از آنها خود را آماده می کند و نیاز نیست خود مستقیم وارد درگیری با آمریکا یا متحدینش شود.

اگر ادعاهای آمریکایی مبنی بر اینکه ایران موشک برای یمنی ها ارسال کرده صحیح باشد می توان گفت ممکن است ایران انبار موشک های بسیار بزرگ و یا پیشرفته ای مثلا در یمن داشته باشد و هنوز ضرورت استفاده از این موشک ها را تشخیص نداده اما ممکن است در صورتی که مثلا از صادرات نفت ایران جلوگیری به عمل آید از همپیمانان خود بخواهد این موشک ها را به سمت چاه های نفت کشورهایی که تلاش دارند کمبود نفت ایران در بازار را جبران کنند پرتاب کنند.

نیاز نیست که هزاران موشک پرتاب شود، یکی دو تا کافی است.

فکر کنید اگر مثلا انصار الله آرامکو یا دبی یا ابوظبی یا… را هدف قرار دهد چه اتفاقی می افتد.

حتی ممکن است ایران موشک های زمین به دریا نیز در یمن داشته باشد و با استفاده از آنها کشتی های نفتکش دشمنان خود را در باب المندب هدف قرار دهد.

یا ممکن است ایران اقدام به مسلح کردن دشمنان- دشمنان خود در کشورهای همجوار نماید و آنها دست به عملیات بر علیه چاه های نفت بزنند.

همچنین ایران می تواند مثلا گروه هایی را که مخالف حضور آمریکا در منطقه هستند را تجهیز کند و آنها اقدام به انجام عملیات بر علیه نیروهای آمریکایی نمایند، وبدیهی است در این شرایط نه فقط نیروهای آمریکایی در افغانستان و عراق و سوریه در امان نخواهند بود بلکه نیروهای آمریکایی حتی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نیز در امان نخواهند بود و آنزمان مقامات آمریکایی باید فکر کنند که آیا توان تحمل واکنش ها نسبت به بازگشت تابوت های سربازان آمریکایی را دارند یا خیر.

ایران می تواند همچنین همپیمانان خود در سوریه و لبنان را تحریک کند تا اسرائیل را به یک جنگ تمام عیار بکشانند و قویترین متحد آمریکا را تهدید کنند یا اینکه حتی از مخالفین حکومت عربستان سعودی حمایت کند تا آنها داخل عربستان را به آشوب بکشند و همه می دانند که شرایط داخلی عربستان سعودی امروزه بسیار مستعد چنین شرایطی است و حتی خاندان حاکم با همدیگر درگیر هستند.

ایران کافی است مرزهای خود را برای عبور مهاجرین به سمت اروپا باز کند تا ملیون ها مهاجر به سمت قاره پیر سرازیر شوند و کل اقتصاد متحدین آمریکا و اعضای ناتو مختل گردد.

حتی کافی است ایران فقط با ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به سمت اروپا یا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کاری نداشته باشد تا کل این کشورها پر از مواد مخدر ارزان قیمت گردد و اقتصاد آنها مختل گردد.

بماند که سربازان آمریکایی مستقر در این کشورها نیز مستعد بالقوه پذیرش مواد مخدر اعلای افغانستان می باشند مخصوصا اگر ارزان قیمت باشد و همین ماجرا می تواند سربازان این کشور را به عالم هپروت ببرد.

بنده اطلاعاتی از نقشه ایرانی ها برای مقابله با فشارهای آمریکا ندارم اما به هر حال چند سناریو یا راهکاری را مطرح کردم که ممکن است پیش آید و مشخص می کند که بحث بستن تنگه هرمز تنها برگه برنده در دست ایران نیست وقطعا مسئولین ایرانی نقشه هایی بسیار پیچیده تر از سناریوهایی که بنده به عنوان یک نویسنده مطرح می کنم تدوین کرده اند و در اختیار دارند.

 

بحث و گفتگو