آمریکایی ها نه قبل از انقلاب اسلامی و نه بعد از انقلاب اسلامی توانستند ملت ایران را بشناسند و می توان گفت اصلی ترین مشکل آنها همیشه همین مساله بوده.
آمریکایی ها هنوز متوجه نشده اند که ذات ایرانی ها بگونه ای است که شما به هیچ وجه با تهدید و قلدری نمی توانید با آنها به نتیجه برسید اما با دوستی و صمیمیت می توانید فرش زیر پایشان را نیز از آنها هدیه بگیرید.
اشتباه اصلی آنها در این است که ایرانی ها را با همسایگانشان مقایسه می کنند و متصور هستند نقشه هایی که بر همسایگان ایران موثر بوده بر ایرانی ها هم موثر خواهد بود در حالی که ایرانی ها از همه لحاظ با همسایگانشان تفاوت دارند.
شاید بتوان گفت تفاوت اصلی ایرانی ها با همسایگانشان در این است که ایرانی ها همیشه سرزنده ومغرور هستند در حالی که همسایگانشان سرمرده و ذلت پذیر هستند.
مشاهده می کنیم همسایگان ایران که با ایرانی ها همرزم شده اند همین صفت سرزنده و مغرور بودن را از ایرانی ها گرفته اند و در مقابل آمریکا و اسرائیل و دست پرورده های آنها موفق شدند.
یک مثال ساده کافیست تا متوجه این ماجرا شوید.
در حالی که همه اعراب باور داشتند که ارتش اسرائیل شکست نا پذیر است حزب الله لبنان توانست این ارتش را شکست دهد.
قطعا هم به همین دلیل باشد که ایرانی ها وطرفدارانشان خط و مشی حسینی را الگوی خود قرار می دهند و حاضر هستند جانشان را از دست دهند ولی ذلت را نپذیرند، چون این منش با ذات فرهنگ و ذات ایرانی ها همخوانی دارد.
حالا یکی ممکن است سوال کند این ماجرای سرزنده وسرمرده دیگر چیست.
کافی است که به شرایط ایران بعد انقلاب و تحریم هایی که بر علیه این مملکت اعمال شده نگاه کنید تا متوجه منظور بنده شوید.
شاید هر کشور دیگری دچار چنین تحریم هایی شده بود تا به حال چندین بار از هم پاشیده بود اما ایرانی ها در شرایط سخت با هم متحد می شوند و می بینیم که طبق آمار صندوق بین المللی پول ایران امروزه هجدهمین بزرگترین اقتصاد جهان را در اختیار دارد و حدود یکصد و هشتاد ملیارد دلار ذخایر ارزی.
یک مثال ساده کافیست تا متوجه این ماجرا شوید.
در حالی که همه اعراب باور داشتند که ارتش اسرائیل شکست نا پذیر است حزب الله لبنان توانست این ارتش را شکست دهد.
قطعا هم به همین دلیل باشد که ایرانی ها وطرفدارانشان خط و مشی حسینی را الگوی خود قرار می دهند و حاضر هستند جانشان را از دست دهند ولی ذلت را نپذیرند، چون این منش با ذات فرهنگ و ذات ایرانی ها همخوانی دارد.
حالا یکی ممکن است سوال کند این ماجرای سرزنده وسرمرده دیگر چیست.
کافی است که به شرایط ایران بعد انقلاب و تحریم هایی که بر علیه این مملکت اعمال شده نگاه کنید تا متوجه منظور بنده شوید.
شاید هر کشور دیگری دچار چنین تحریم هایی شده بود تا به حال چندین بار از هم پاشیده بود اما ایرانی ها در شرایط سخت با هم متحد می شوند و می بینیم که طبق آمار صندوق بین المللی پول ایران امروزه هجدهمین بزرگترین اقتصاد جهان را در اختیار دارد و حدود یکصد و هشتاد ملیارد دلار ذخایر ارزی.
این در حالی است که ثروتمند ترین متحد ایالات متحده در منطقه یعنی عربستان سعودی قبل از به قدرت رسیدن ترامپ (طبق گزارش های بانک جهانی) هفتصد ملیارد دلار ذخایر ارزی داشت وامروزه بیش از دویست ملیارد دلار بدهی دارد.
اگر زمانی کوچکترین تعطیلاتی وجود داشته باشد علیرغم همه فشار ها و مشکلات اقتصادی ایرانی ها به مسافرت و تفریح می روند و برای سفر و تفریح خود هزینه می کنند وهمین نشان می دهد که ایرانی ها چه قدر در مقابل تحریم ها مقاوم می باشند.
اگر شما در خیابان های ایران بگردید میانگین قیمت ماشین های موجود بالای بیست و پنج هزار دلار است که همه بصورت نقدی خرید کرده اند (البته اگر ماشین هایی که بالای یک ملیون دلار قیمت دارند را به حساب نیاوریم)، در حالی که در اکثر کشورها، از جمله خود ایالات متحده، مردم توان خرید ماشین با این قیمت را ندارند و همین ماشین ها را فقط با اقساط طولانی مدت با بهره کم می توانند خرید کنند.
شما اگر به خانه های ایرانی ها رجوع کنید می بینید میانگین ارزش خانه ایرانی ها چیزی حدود دویست هزار دلار است وبخش زیادی از ایرانی ها مالک خانه های خود هستند در حالی که در کشورهای دیگر مردم توان خرید خانه و اسباب اثاثیه با این قیمت را بصورت نقدی ندارند بلکه اگر هم بخواهند بخرند از دم قسط.
همین دو مورد کافی است تا متوجه وضع اقتصادی مردم ایران شویم.
در کشورهای همسایه ایران، علیرغم اینکه برخی حتی به عنوان کشورهای بسیار ثروتمند جهان به حساب می آیند، سطح زندگی مردم از یک تا ده حدود سه یا چهار است در حالی که در ایران عموم مردم سطح زندگی بالای شش یا هفت را دارند و در بسیاری از موارد حتی زندگی هایی به مراتب مرفه تر از هم نوعان خود در اروپا و آمریکا دارند.
اگر زمانی کوچکترین تعطیلاتی وجود داشته باشد علیرغم همه فشار ها و مشکلات اقتصادی ایرانی ها به مسافرت و تفریح می روند و برای سفر و تفریح خود هزینه می کنند وهمین نشان می دهد که ایرانی ها چه قدر در مقابل تحریم ها مقاوم می باشند.
اگر شما در خیابان های ایران بگردید میانگین قیمت ماشین های موجود بالای بیست و پنج هزار دلار است که همه بصورت نقدی خرید کرده اند (البته اگر ماشین هایی که بالای یک ملیون دلار قیمت دارند را به حساب نیاوریم)، در حالی که در اکثر کشورها، از جمله خود ایالات متحده، مردم توان خرید ماشین با این قیمت را ندارند و همین ماشین ها را فقط با اقساط طولانی مدت با بهره کم می توانند خرید کنند.
شما اگر به خانه های ایرانی ها رجوع کنید می بینید میانگین ارزش خانه ایرانی ها چیزی حدود دویست هزار دلار است وبخش زیادی از ایرانی ها مالک خانه های خود هستند در حالی که در کشورهای دیگر مردم توان خرید خانه و اسباب اثاثیه با این قیمت را بصورت نقدی ندارند بلکه اگر هم بخواهند بخرند از دم قسط.
همین دو مورد کافی است تا متوجه وضع اقتصادی مردم ایران شویم.
در کشورهای همسایه ایران، علیرغم اینکه برخی حتی به عنوان کشورهای بسیار ثروتمند جهان به حساب می آیند، سطح زندگی مردم از یک تا ده حدود سه یا چهار است در حالی که در ایران عموم مردم سطح زندگی بالای شش یا هفت را دارند و در بسیاری از موارد حتی زندگی هایی به مراتب مرفه تر از هم نوعان خود در اروپا و آمریکا دارند.
این مسایل را مطرح کردم تا شاید بتوان مقایسه کوچکی از سطح زندگی ایرانی ها با همسایگان خود داشته باشیم و متوجه باشیم مردم ایران چه سطح زندگی ای دارند و همسایگانشان چه سطح زندگی.
مردم ایران ذاتا بصورت تاریخی و فرهنگی مردمی دارای منش بالا هستند در حالی که همسایگانشان از چنین منشی برخوردار نمی باشند و به همین دلیل چرخش مالی و اقتصادی درون ایران بسیار بیشتر از همسایگان است و علیرغم چهل سال تحریم ، البته اگر تحریم های زمان مصدق را در نظر نگیریم، ایرانی ها مثل کوه استوار در مقابل همه تحریم ها ایستاده اند.
نمی توان انکار کرد که تحریم ها هیچ تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته اما ایرانی ها به دلیل شرایط ذاتی تمدن خود توانسته اند با تحریم ها کنار بیایند و آنها را بی اثر کنند.
شاید اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم می توانم در مورد ونزولا صحبت کنم که یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان بود ولی به یکی دو سال تحریم بسیار ساده تر از تحریم هایی که بر علیه ایران اعمال شده امروزه با فروپاشی اقتصادی مواجه است.
نکته اصلی ماجرا اینجاست که مردم ایران هم تاب مقاومت بیشتری دارند و هم اینکه قدرت و توان اقتصادی ذاتی بیشتر از دیگر ملت های جهان را دارند.
گذشته از همه این ماجرا ها کشور ایران جزو پنج سرزمین کره زمین به حساب می آید که منابع خدادادی بسیار زیادی را در اختیار دارد که مردم آن را از کل جهان بی نیاز می کند.
یعنی ایرانی ها اگر با هرگونه محاصره ای مواجه شوند با یک مدیریت صحیح می توانند کل ما یحتاج خود را درون کشور خود تولید کنند و حتی یک سر سوزن هم به خارج احتیاج ندارند، بله عطر و ادکلن های فرانسوی و یا ماشین آلمانی و یا کت شلوار انگلیسی و یا هواپیمای آمریکایی به دستشان نمی رسد ولی مثل مردم کره شمالی محتاج یک لقمه نان نمی شوند.
در ابتدای انقلاب عموم کشورهای جهان در کنار صدام حسین ایستادند تا ایران را نابود کند وانواع و اقسام تحریم های نظامی و اقتصادی را بر ایران اعمال کردند تا این خواسته شان محقق شود اما دیدیم که ایرانی ها حتی یک وجب از خاک خود را از دست ندادند.
در نهایت همان صدام حسینی که به ایران حمله کرد با ذلت از دنیا رفت و امروزه آمریکا التماس می کند نفوذ ایران در عراق کم شود چون کلی هزینه کرده این کشور را اشغال کند اما در نهایت ماجرا به نفع همپیمانان ایران تمام شد.
در افغانستان باز هم ماجرا به همین شکل بوده.
مردم ایران ذاتا بصورت تاریخی و فرهنگی مردمی دارای منش بالا هستند در حالی که همسایگانشان از چنین منشی برخوردار نمی باشند و به همین دلیل چرخش مالی و اقتصادی درون ایران بسیار بیشتر از همسایگان است و علیرغم چهل سال تحریم ، البته اگر تحریم های زمان مصدق را در نظر نگیریم، ایرانی ها مثل کوه استوار در مقابل همه تحریم ها ایستاده اند.
نمی توان انکار کرد که تحریم ها هیچ تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته اما ایرانی ها به دلیل شرایط ذاتی تمدن خود توانسته اند با تحریم ها کنار بیایند و آنها را بی اثر کنند.
شاید اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم می توانم در مورد ونزولا صحبت کنم که یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان بود ولی به یکی دو سال تحریم بسیار ساده تر از تحریم هایی که بر علیه ایران اعمال شده امروزه با فروپاشی اقتصادی مواجه است.
نکته اصلی ماجرا اینجاست که مردم ایران هم تاب مقاومت بیشتری دارند و هم اینکه قدرت و توان اقتصادی ذاتی بیشتر از دیگر ملت های جهان را دارند.
گذشته از همه این ماجرا ها کشور ایران جزو پنج سرزمین کره زمین به حساب می آید که منابع خدادادی بسیار زیادی را در اختیار دارد که مردم آن را از کل جهان بی نیاز می کند.
یعنی ایرانی ها اگر با هرگونه محاصره ای مواجه شوند با یک مدیریت صحیح می توانند کل ما یحتاج خود را درون کشور خود تولید کنند و حتی یک سر سوزن هم به خارج احتیاج ندارند، بله عطر و ادکلن های فرانسوی و یا ماشین آلمانی و یا کت شلوار انگلیسی و یا هواپیمای آمریکایی به دستشان نمی رسد ولی مثل مردم کره شمالی محتاج یک لقمه نان نمی شوند.
در ابتدای انقلاب عموم کشورهای جهان در کنار صدام حسین ایستادند تا ایران را نابود کند وانواع و اقسام تحریم های نظامی و اقتصادی را بر ایران اعمال کردند تا این خواسته شان محقق شود اما دیدیم که ایرانی ها حتی یک وجب از خاک خود را از دست ندادند.
در نهایت همان صدام حسینی که به ایران حمله کرد با ذلت از دنیا رفت و امروزه آمریکا التماس می کند نفوذ ایران در عراق کم شود چون کلی هزینه کرده این کشور را اشغال کند اما در نهایت ماجرا به نفع همپیمانان ایران تمام شد.
در افغانستان باز هم ماجرا به همین شکل بوده.
آنها القاعده و طالبان را ساختند تا برای روسیه و ایران تهدید امنیتی ایجاد کنند اما امروزه نفوذ ایران در افغانستان بسیار قویتر شده.
با استفاده از داعش آنها تلاش داشتند طرفداران ایران در سوریه و لبنان را از بین ببرند اما امروزه قدرت طرفداران ایران در سوریه و لبنان چند برابر ما قبل داعش شده.
در یمن آنها تلاش کردند شیعیان زیدی (حوثی ها) را نابود کنند تا مبادا اینها روزی با ایران همپیمان شوند اما در نهایت اتحاد این یمنی ها با ایرانی ها صمیمی تر شد.
آنها با تحریم های نظامی تلاش کردند ایران را از نظر نظامی ضعیف تر کنند اما امروزه ایران با هزینه هایی بسیار کمتر از هزینه های همسایگانش توانسته قدرت برتر نظامی منطقه گردد.
آقای ترامپ باور داشت که با تصمیمات خود می تواند تن ایرانی ها را به لرزه در بیاورد و وزیر خارجه اش فکر می کرد با امر و نهی وتهدیدات خود می تواند رعب و وحشت را در قلب ایرانیها شعله ور کند و تفرقه در میان ایرانی ها بوجود آورد اما بر عکس طی یکی دو روز اخیر شاهد آن بودیم که برای اولین بار طی چندین سال اخیر همه ایرانی ها از همه جناح های سیاسی و فکری با هم متحد شدند و مواضع آنها همه یکی بود، ایستادگی در مقابل آمریکا.
بر عکس تصور آمریکایی ها امروزه ایرانی ها بیش از پیش حامی نظام خود شده اند و اگر چند صباحی پیش برخی باور داشتند که ممکن است مشکلات را از راه گفتگو و دیپلماسی حل و فصل کرد امروزه اکثر ایرانی ها متوجه شده اند که آمریکا به دنبال حل مشکلات خود با ایرانی ها نیست و دشمنی آمریکا با ایرانی ها فراتر از یک توافق می باشد.
با استفاده از داعش آنها تلاش داشتند طرفداران ایران در سوریه و لبنان را از بین ببرند اما امروزه قدرت طرفداران ایران در سوریه و لبنان چند برابر ما قبل داعش شده.
در یمن آنها تلاش کردند شیعیان زیدی (حوثی ها) را نابود کنند تا مبادا اینها روزی با ایران همپیمان شوند اما در نهایت اتحاد این یمنی ها با ایرانی ها صمیمی تر شد.
آنها با تحریم های نظامی تلاش کردند ایران را از نظر نظامی ضعیف تر کنند اما امروزه ایران با هزینه هایی بسیار کمتر از هزینه های همسایگانش توانسته قدرت برتر نظامی منطقه گردد.
آقای ترامپ باور داشت که با تصمیمات خود می تواند تن ایرانی ها را به لرزه در بیاورد و وزیر خارجه اش فکر می کرد با امر و نهی وتهدیدات خود می تواند رعب و وحشت را در قلب ایرانیها شعله ور کند و تفرقه در میان ایرانی ها بوجود آورد اما بر عکس طی یکی دو روز اخیر شاهد آن بودیم که برای اولین بار طی چندین سال اخیر همه ایرانی ها از همه جناح های سیاسی و فکری با هم متحد شدند و مواضع آنها همه یکی بود، ایستادگی در مقابل آمریکا.
بر عکس تصور آمریکایی ها امروزه ایرانی ها بیش از پیش حامی نظام خود شده اند و اگر چند صباحی پیش برخی باور داشتند که ممکن است مشکلات را از راه گفتگو و دیپلماسی حل و فصل کرد امروزه اکثر ایرانی ها متوجه شده اند که آمریکا به دنبال حل مشکلات خود با ایرانی ها نیست و دشمنی آمریکا با ایرانی ها فراتر از یک توافق می باشد.
در پاراگراف اخیر عمدا از کلمه "آمریکا" به جای "آمریکایی ها" استفاده کردم چون مردم ایران و مردم آمریکا با هم مشکلی ندارند و این سیاست آمریکا است که با مردم ایران مشکل دارد.
با خروج ایالات متحده از برجام اکثر مردم ایران امروزه باور دارند که آمریکا کشور قابل اطمینانی نیست وپایبند هیچ توافق و یا تعهدی نمی باشد و هیچ منطقی برای گفتگو و یا مذاکره با این کشور وجود ندارد.
اگر تا چند صباح پیش برخی ایرانی ها مخالف حضور نیروهای ایرانی در دیگر کشورها بودند امروزه اکثریت ایرانی ها به این نتیجه رسیده اند که حضور نیروهای ایرانی ویا حمایت ایران از جبهه مقاومت بسیار برای ایران حیاتی و مهم است.
البته در مورد برنامه های دفاعی ایران هیچ ایرانی ای (البته به جز مزدوران بیگانگان) را نمی توانید پیدا کنید که نه فقط حامی این ماجرا نیست بلکه افتخار نمی کند که ایرانی ها خود سلاح های دفاعی خود را تولید می کنند.
سال 2005 ایرانی ها با سه کشور اروپایی پای میز مذاکره نشستند و کل برنامه هسته ای خود را متوقف کردند و امیدوار بودند فقط حق غنی سازی آنها طبق معاهده های بین المللی به رسمیت شناخته شود، آمریکایی ها این توافق را بر هم زدند و همان زمان هم دقیقا همین بهانه های امروزی را آوردند تا پس از دوازده سال پای توافقنامه ای را امضا کنند که نه فقط حق غنی سازی ایران را به رسمیت می شناسد بلکه زیر بار یک برنامه هسته ای بسیار پیشرفته تر می رود، چون همانگونه که گفتم ملت ایران سر زنده هستند و جوانان ایرانی فناوری هسته ای را بومی سازی کردند و همه می دانند وقتی یک فناوری بومی شود دیگر هیچ راهکاری برای نابودی آن وجود ندارد.
تصور بر این است که اینبار نیز خبط آمریکایی ها منجر شود که ایرانی ها چندین قدم به جلوتر بروند و چند سال دیگر آمریکایی ها با شرایطی مواجه شوند که آرزو کنند ای کاش به تعهدات خود در برجام عمل کرده بودند.
همچنین تصور اینکه آمریکایی ها با این رفتار خود می توانند نظام جمهوری اسلامی را تضعیف کنند کاملا تصوری خام و بسیار اشتباه است چون امروزه نظام جمهوری اسلامی ایران با این شرایط قدرت دو چندانی پیدا کرده و از حمایت مردمی بیشتری برخوردار شده.
امروزه مشاهده می کنیم که اکثریت مردم ایران نه فقط متفرق نشده اند بلکه در حال متحد شدن با هم هستند تا در کنار نظام و مملکت خود بایستند و با قلدری های آمریکایی ها رویارویی کنند و یکصدا به رئیس جمهوری و وزیر خارجه آمریکا بگویند "هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکن".
با خروج ایالات متحده از برجام اکثر مردم ایران امروزه باور دارند که آمریکا کشور قابل اطمینانی نیست وپایبند هیچ توافق و یا تعهدی نمی باشد و هیچ منطقی برای گفتگو و یا مذاکره با این کشور وجود ندارد.
اگر تا چند صباح پیش برخی ایرانی ها مخالف حضور نیروهای ایرانی در دیگر کشورها بودند امروزه اکثریت ایرانی ها به این نتیجه رسیده اند که حضور نیروهای ایرانی ویا حمایت ایران از جبهه مقاومت بسیار برای ایران حیاتی و مهم است.
البته در مورد برنامه های دفاعی ایران هیچ ایرانی ای (البته به جز مزدوران بیگانگان) را نمی توانید پیدا کنید که نه فقط حامی این ماجرا نیست بلکه افتخار نمی کند که ایرانی ها خود سلاح های دفاعی خود را تولید می کنند.
سال 2005 ایرانی ها با سه کشور اروپایی پای میز مذاکره نشستند و کل برنامه هسته ای خود را متوقف کردند و امیدوار بودند فقط حق غنی سازی آنها طبق معاهده های بین المللی به رسمیت شناخته شود، آمریکایی ها این توافق را بر هم زدند و همان زمان هم دقیقا همین بهانه های امروزی را آوردند تا پس از دوازده سال پای توافقنامه ای را امضا کنند که نه فقط حق غنی سازی ایران را به رسمیت می شناسد بلکه زیر بار یک برنامه هسته ای بسیار پیشرفته تر می رود، چون همانگونه که گفتم ملت ایران سر زنده هستند و جوانان ایرانی فناوری هسته ای را بومی سازی کردند و همه می دانند وقتی یک فناوری بومی شود دیگر هیچ راهکاری برای نابودی آن وجود ندارد.
تصور بر این است که اینبار نیز خبط آمریکایی ها منجر شود که ایرانی ها چندین قدم به جلوتر بروند و چند سال دیگر آمریکایی ها با شرایطی مواجه شوند که آرزو کنند ای کاش به تعهدات خود در برجام عمل کرده بودند.
همچنین تصور اینکه آمریکایی ها با این رفتار خود می توانند نظام جمهوری اسلامی را تضعیف کنند کاملا تصوری خام و بسیار اشتباه است چون امروزه نظام جمهوری اسلامی ایران با این شرایط قدرت دو چندانی پیدا کرده و از حمایت مردمی بیشتری برخوردار شده.
امروزه مشاهده می کنیم که اکثریت مردم ایران نه فقط متفرق نشده اند بلکه در حال متحد شدن با هم هستند تا در کنار نظام و مملکت خود بایستند و با قلدری های آمریکایی ها رویارویی کنند و یکصدا به رئیس جمهوری و وزیر خارجه آمریکا بگویند "هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکن".