«مارکوس روبین» مؤلف مقالهای در تشریح این موضوع در این رسانه در ادامه نوشت: من از زمان جوانی شیفته ایالات متحده و انرژی عظیم جاذبه آن بودم. من از شهرهای بزرگ و ادبیات و سینمای آمریکا خوشم میآمد که در مقایسه با دانمارک روستایی مخصوصاً برجسته به نظر می رسیدند. به این خاطر من چند بار برای تحصیل و کار و سپس برای مرخصی و ماموریت به آمریکا رفتم و از آن به وجد می آمدم، ولی الآن وقتی به آمریکا میآیم دیگر در آن یک نمونه برای تقلید را پیدا نمی کنم.
هرچند که نیویورک و سان فرانسیسکو هنوز هم کلان شهرهای جهانی هستند ولی وقتی در فرودگاه آمریکایی به زمین مینشینی میبینی که اتوبان ها و زیربناهای دور و ور آنها فرسوده شدند و با تأسیسات اروپایی قابل مقایسه نیستند. روحیات تیره و تار حاکم در جامعه آمریکایی نیز انسان بیگانه را به حیرت می اندازد.
اکثر مردم از صبح زود تا ساعت پنج یا شش کارمی کنند و بعد با غذای نیم خورده به مترو عجله میکنند و هر چند که قطار دانمارکی نیز جایی برای خوشوقتی نیست حتی در آن، جا برای روحیه بالا در مقایسه با قطار آمریکایی حامل افرادی که باید کار کنند بیشتر است.
این روحیه به آن روحیهای شباهت دارد که من در اتحاد شوروی قبل از فروپاشی آن در 1991 شاهد بودم. مردم با چنان قیافه هایی مینشستند که گویای آن بود که آنها خود را برای یک روز دیگر پیکار و مبارزه آماده می کنند.
و این تنها نشانه روحیه نیست. ارقام گویای آن است که در آمریکا مقدار پول بسیار زیاد است و بورس های این کشور از خرید و فروش سهام گرم است ولی آمریکا مواضع خود را پشت سر هم از دست میدهد.
در سالهای 1970 طول میانگین عمر در آمریکا یک سال و نیم بیشتر از این شاخص در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD بود، در دوره ما آمریکایی ها عمدتا دو سال کمتر از افراد ساکن این کشورها زندگی می کنند.
طول میانگین عمر در سالهای 2015 و 2015 افت میکرد. این حادثه در طول دهه های پیشین مشاهده نشده بود. چنین پدیده ای بیشتر مختص کشورهایی مانند روسیه است.
توضیح آن متفاوت است، از جمله نبود بیمه پزشکی و یا پزشکی بد برای میلیونها نفر از آمریکایی ها، سطح بالای قتل و کشتار، گسترش اعتیاد به مواد مخدر که بر اثر آن در سال گذشته بیش از 60 هزار نفر در آمریکا جان باختند که بیش از تعداد کشته شدگان در جنگ آمریکا در ویتنام است.
وقتی ترامپ روی کار آمد روشن شد که کل سیستم سیاسی آمریکا در زوال کامل قرار گرفته است. برای من این ها نشانه های واضح از آن است که چیزی کاملا اشتباهی جریان دارد و امروزه آمریکا نباید برای هر کسی سرمشق شمرده شود. اما همچنین این امر قابل توجه است که همان مدل اجتماعی و سرمایه داری وحشیانه ای که در ایالات متحده سقوط کرد، به طور مداوم در اروپا مایه وجد و تحسین می شود.
در اینجا، سیاستمداران و سازمان های کارفرمایان در حال تلاش برای از بین بردن جامعه رفاه همگانی و سرمایه داری دارای چهره انسانی در اروپا هستند که به نظر من برتر از از مدل سرسخت آمریکایی است.
همه چیز باید خصوصی شود، نهار پرداخت شده کارکنان باید کاهش یابد، همه چیز باید بهینه سازی شود، مهمترین چیز- گزینه های سهام و به همین ترتیب — بی نهایت.
اما چرا؟ اروپا در حال حاضر بیش از هر وقت دیگر ثروتمند است. بیایید به دفاع از مدل و نظام اجتماعی ما دست بزنیم که به مراتب بهتر از الگوی آمریکایی است.