https://spnfa.ir/20221202/جنگ-رسانه-ای-وملزومات-آن-13613286.html
جنگ رسانه ای وملزومات آن
جنگ رسانه ای وملزومات آن
اسپوتنیک ایران
از ابتدای ظهور انسان ها برخی متوجه شده اند که از طریق تبلیغات ورسانه می توان جنگ های آن چنانی راه انداخت و از طریق آن به نتیجه مطلوب رسید. 02.12.2022, اسپوتنیک ایران
2022-12-02T14:49+0330
2022-12-02T14:49+0330
2022-12-02T23:50+0330
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/62/21/622180_0:218:2867:1830_1920x0_80_0_0_d78edf77a7fca1cedc5622b0d6b108c7.jpg
به صورت تاریخی بسیاری برای محقق نمودن اهداف خود همیشه دست به انتشار اخبار مختلف که کاذب چه واقعی می زدند و جنگ های زیادی هم به دلیل انتشار همین اخبار در تاریخ رخ داده و ملیون ها نفر از بابت آن کشته شده اند.به صورت تاریخی هم می بینیم که یکی از حقه های بسیار موثر در بسیاری از جنگ ها انتشار اخبار کاذب در میان دشمنان بوده.طی چند قرن اخیر پس از انقلاب صنعتی بسیاری از تجار که عمدتا هم تجار یهودی در اروپا بودند متوجه تاثیر تبلیغات بر فروش خود شدند و چه کسی است که نداند راز موفقیت اروپایی ها در تجارتشان همین بحث بسته بندی های فاخر و تبلیغات بوده و هست.همین امروزه که ما صحبت می کنیم مثلا زعفران ما را به صورت فله ای می خرند و می برند اسپانیا آنجا بسته بندی می کنند و به چندین برابر قیمت به عنوان زعفران اسپانیایی به دیگران می فروشند در حالی که آنها اصلا تولید آنچنانی زعفران ندارند.همان زعفران را اگر ما بخواهیم بفروشیم چون آن بسته بندی را ندارد به یک دهم قیمت هم از ما نمی خرند.همانگونه که قبل تر هم اشاره کردم تاجران یهودی اولین افرادی بودند که به تاثیر تبلیغات و بسته بندی کالا برای فروش بهتر آن پی بردند اما مساله به بحث فروش کالا ومحصولات تولیدی محصور نشد.آنها قبل از دیگران متوجه شدند که از طریق تبلیغات رسانه ای می توانند روی فضای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ... جوامع نیز تاثیر بگذارند.به دلیل اینکه یهودی ها در اروپا به صورت تاریخی جزو رانده شدگان جامعه بودند آنها مجبور بودند که از طریق جنگ نرم به مبارزه با دشمنانشان بپردازند و بهترین وسیله برای جنگ نرم هم همان بحث رسانه وتبلیغات رسانه ای بود.همین که عصر چاپ شروع شد آنها دست به کار شدند و شروع کردند نشریاتی را منتشر کنند که دیدگاه های فکری آنها را به جامعه برساند.آنها ابتدا با انتشار کتاب ها و فلسفه های فکری و سیاسی از طریق کتاب ها شروع کردند و بعد به سمت انتشار روزنامه و بولتن و ... رفتند.این کار را آنها زمانی انجام دادند که بسیاری از مردمان جهان بی سواد بودند و بسیاری از سیاستمداران عالیرتبه جهان آنها را به سخره می گرفتند که برای مردم بی سواد که حتی خواندن و نوشتن بلد نیستند روزنامه چاپی می کنند.اما آنها افق دید وسیع تری داشتند و متوجه بودند که حتی اگر عامه مردم توان خواندن و نوشتن را نداشته باشند اما کسانی هستند که مطالب را برای آنها بخوانند وهمین که اینها مطالب را برایشان بخوانند تاثیر اش روی آنها دو چندان خواهد شد چون عموما افراد با سواد از احترام خاصی در جوامع برخوردار بودند.همچنین افرادی که با سواد به حساب می آمدند با خواندن مکرر این مطالب تحت تاثیر مطالب قرار می گرفتند و بالطبع مبلغ آنها می شدند.کم کم مشاهده می کنیم تاثیر آن نشریات و رسانه های خبری آنقدر زیاد می شود که حکومت ها جابه جا می شوند و نظام های سیاسی در کشورهای مختلف با انتشار همین نشریات مستقر یا سرنگون می شوند.در واقع به همین دلیل هم می باشد که امروزه بسیاری درباره تاثیر یهودی ها بر سیاست های کشورها در جهان صحبت می کنند واسرائیل می تواند روی نظر بسیاری از سیاستمداران جهان آنقدر تاثیر گذار باشد که ده ها کشور عرب و مسلمان دیگر نمی توانند.چون آن سیاستمداران به خوبی می دانند که بودن و یا نبودنشان گروی حمایت و یا حمایت نکردن آن رسانه های همسو با لابی های یهودی است.نمونه خیلی بارز این جریان هم شاید بحث هایی است که کارل مارکس یهودی تبار به عنوان یک روزنامه نگار در نشریات مختلف منتشر می کرد و در نهایت منجر به انتشار فلسفه مارکسیسیم و سوسیالیسم و کمونیسم در جهان شد.البته مشاهده می کنیم که تاثیر رسانه در این دوران بسیار وسیع می شود و افکار فیلسوفان تاریخی دیگر هم از طریق نشریات در جهان منتشر می گردد.ولی باید توجه داشت که این نشریات هر کدام با هدف و ماموریتی کار خود را انجام می دادند و قطعا تفکر هایی که همسو با نظرات صاحبان این رسانه ها بودند را منتشر می کردند تا روی جوامع تاثیر بگذارند.یکی از اتفاق های بسیار مهمی که مدام رخ می داد و امروزه هم رخ می دهد این است که پس از اینکه این رسانه ها موفق می شدند اعتماد مخاطبین خود را جلب کنند لابه لای اخبار و مطالب خود مطالبی کاذب را نیز منتشر می کردند که جوامع را به سمت آنچه آنها می خواستند منحرف کنند.البته این جریان تحریف مطالب جریان جدیدی نبود و مشاهده می کنیم که حتی مثلا در صدر اسلام وقتی که هنوز اسلام نوپا بود برخی تلاش کردند با تحریف قرآن و ایجاد آیات تحریف شده مد نظر خود اسلام را به بیراهه بکشانند، جالب اینکه در همان زمان هم بحث اسرائیلیات مطرح شد و این مساله را به یهودیان تازه مسلمان شده نسبت می دادند.آنقدر این جریان گسترش پیدا کرد که در آن زمان خلیفه وقت عثمان بن عفان و امام علی (ع) به فکر افتادند تا همه قرآن های ساختگی را جمع کنند و بسوزانند و فقط یک قرآن واحد باشد و امام علی (ع) ماموریت انجام این کار را پیدا کرد.در نهایت هم نفوذ تحریف کنندگان قرآن آنقدر زیاد شده بود که خلیفه وقت عثمان را به دلیل آتش زدن قرآن های تحریف شده تکفیر کردند و وی را کشتند و فتنه ای میان مسلمانان ایجاد کردند که تا به امروزه درگیر آن می باشند.از تاریخ بگذریم امروزه دیگر بحث تاثیر رسانه به جنگ رسانه ای تبدیل شده و با استفاده از این ابزار اصحاب رسانه می توانند سیاست مداران را در حکومت ها جابه جا کنند و یا حتی حکومت ها را در جهان جابه جا کنند و حق را باطل نمایش دهند و باطل راحق.نکته قابل تامل بحث جنگ رسانه ای تخصصی و حرفه ای شده و اینگونه نیست که کشورها بتوانند با یک سری افراد نا آشنا به کار رسانه ای وارد جنگ رسانه ای شوند.وقتی که در باره رسانه صحبت می کنیم درباره همه رسانه های شنیداری و دیداری و نوشتاری و اجتماعی و... صحبت می کنیم که هر کدام تکنیک های خاص خود را دارند.معمولا هم بیشترین آسیب را کشورهایی می بینند که تصور می کنند با بستن فضاهای رسانه ای می توانند جلوی جنگ را بگیرند.بسیاری سوال می کنند چرا مثلا در کشورهای غربی مردم به رسانه های خارجی خیلی توجه ندارند.واقعیت امر این است که رسانه های موجود در این کشورها آنقدر روی مردم کار کرده اند و از متخصصین امور اجتماعی استفاده کرده اند تا خواسته های مخاطبین را تجزیه و تحلیل کنند و آنچه مخاطب می خواهند را ارائه دهند که فضایی برای دیگران باقی نمی ماند.زمانی سیستم رسانه ای سیستم تزریقی بود یعنی مردم کشورها محدود به رسانه های داخلی بودند و هرچه این رسانه های می گفتند را مجبور بودند بپذیرند چون منابع دیگری در اختیار نداشتند.امروزه دیگر بحث رسانه های تزریقی منسوخ شده و بیشتر بحث رسانه های اقنایی مطرح است چون عامه مردم دیگر محدود به یک رسانه و یا یک فضای رسانه ای نیستند و اگر از مطالب یک رسانه خوششان نیاید با فشار دادن یک دکمه سراغ رسانه دیگر می روند.در برخی موارد حتی ممکن است که مخاطب از چهره مجری و یا کارشناس خوشش نیاید وکانال را تغییر دهد یا حتی فقط چون از مجری یا کارشناس خوشش می آید به آن کانال نگاه کند.دیگر اینگونه نیست که صاحبان رسانه به صورت مستقیم بتوانند تصمیم بگیرند چه می خواهند مخاطب گوش بدهد و یا ببیند و فقط همان را منتشر کنند، امروزه مخاطب تصمیم می گیرد چه می خواهد ببیند و یا گوش دهد و آن صاحب رسانه است که باید فکر کند چه چیزی را ارائه دهد تا مخاطب بیشتری را جلب کند وتاثیر گذار باشد.به این ترتیب می توان گفت دیگر تاثیر رسانه محدود به یک محدوده خاص نیست و پوشش رسانه بسیار وسیع تر شده.در دوره ای رسانه های محلی مجبور بودند تا طبق خواسته مخاطبان محدودی مطالب منتشر کنند اما امروزه دیگر رسانه ها مجبور هستند فضای وسیع تر را در نظر بگیرند و اگر می خواهند در جنگ رسانه ای جایگاهی داشته باشند مجبور هستند علاوه بر تامین خواسته مطالب داخلی خود به فضاهای بزرگتر هم نگاه کنند و در جنگ رسانه ای به فکر جذب دیگر مخاطبان هم باشند.عملا به این ترتیب می توان گفت در جنگ های نوین رسانه ای، صاحب رسانه باید متوجه باشد هدف اش و مخاطب اش کیست و خواست مخاطب اش چیست و طبق خواسته مخاطب برنامه تهیه کند تا مخاطب را به خود جذب کند، در غیر این صورت مخاطب را از دست می دهد و مخاطب به سمت رسانه دیگری می رود، طبق بر آوردها اگر رسانه ای مخاطبی را از دست بدهد باید ده برابر بیشتر از رسانه مقابل تلاش کند تا مخاطب را مجددا بتواند به سمت خود جذب کند.پس از اینکه رسانه موفق شد مخاطبین هدف خود را جذب کند در مرحله بعدی می تواند به جنگ طرف های مقابل برود و به قول معروف در قاپیدن مخاطبان رسانه های مقابل با آن رسانه ها بجنگد.در این راستا رسانه هایی که با محدودیت های خاصی مواجه هستند معمولا بازنده میدان خواهند بود و رسانه هایی که دستشان باز است می توانند برنده میدان باشند، چرا که در جنگ رسانه ای مانند جنگ معمولی رسانه مجبور است از همه ابزار و سلاح هایی که می شود استفاده کند و با طرف مقابل بجنگد.پس بسیار مهم است که رزمندگان رسانه ای هم سلاح های مورد نیاز خود را داشته باشند هم پشتیبانی معنوی وسیاسی خود و همچنین دستشان باز باشد تا با طرف های مقابل بجنگند وگرنه مثل این می ماند که لشکری از سرباز را بفرستیم جبهه جنگ و دست های آنها را ببندیم و یا به آنها سلاح و مهمات ندهیم و یا اینکه از نظر فکری و سیاسی و معنوی از آنها حمایت نکنیم، بعد توقع داشته باشیم آنها بروند و ماموریت ها را با موفقیت انجام دهند.در واقع اگر دقت کنیم می توانید ببینید که امروزه رسانه هایی در جنگ رسانه ای موفق تر هستند که حکومت هایشان دست هایشان را باز گذاشته اند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند و دشمن را مهار کنند،علاوه بر آن پوشش حمایتی سیاسی و قانونی داخلی و بین المللی برایشان ایجاد می کنند.ملزومات مقابله با اینها هم رسانه هایی هستند که نیروهایشان دستشان برای مانور دادن و جنگیدن و استفاده از هر سلاحی که در اختیارشان قرار می گیرد آزاد باشند وافراد متخصص در امر جنگ رسانه ای تصمیم گیرنده باشند.
https://spnfa.ir/20221117/رئیس-جمهور-ایران-اتفاقات-اخیر-همان-جنگ-رسانهای-است-که-امروز-با-آن-مواجه-هستیم-13350521.html
https://spnfa.ir/20221020/جنگ-رسانه-ای-آمریکا-بر-علیه-رهبر-چین-12973254.html
https://spnfa.ir/20220717/رسانه-آمریکا-دموکراسی-را-فدای-جنگ-سرد-علیه-روسیه-و-چین-میکند-11648373.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
2022
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
جنگ رسانه ای وملزومات آن
14:49 02.12.2022 (بروز رسانی شده: 23:50 02.12.2022) از ابتدای ظهور انسان ها برخی متوجه شده اند که از طریق تبلیغات ورسانه می توان جنگ های آن چنانی راه انداخت و از طریق آن به نتیجه مطلوب رسید.
به صورت تاریخی بسیاری برای محقق نمودن اهداف خود همیشه دست به انتشار اخبار مختلف که کاذب چه واقعی می زدند و جنگ های زیادی هم به دلیل انتشار همین اخبار در تاریخ رخ داده و ملیون ها نفر از بابت آن کشته شده اند.
به صورت تاریخی هم می بینیم که یکی از حقه های بسیار موثر در بسیاری از جنگ ها انتشار اخبار کاذب در میان دشمنان بوده.
طی چند قرن اخیر پس از انقلاب صنعتی بسیاری از تجار که عمدتا هم تجار یهودی در اروپا بودند متوجه تاثیر تبلیغات بر فروش خود شدند و چه کسی است که نداند راز موفقیت اروپایی ها در تجارتشان همین بحث بسته بندی های فاخر و تبلیغات بوده و هست.
همین امروزه که ما صحبت می کنیم مثلا زعفران ما را به صورت فله ای می خرند و می برند اسپانیا آنجا بسته بندی می کنند و به چندین برابر قیمت به عنوان زعفران اسپانیایی به دیگران می فروشند در حالی که آنها اصلا تولید آنچنانی زعفران ندارند.
همان زعفران را اگر ما بخواهیم بفروشیم چون آن بسته بندی را ندارد به یک دهم قیمت هم از ما نمی خرند.
همانگونه که قبل تر هم اشاره کردم تاجران یهودی اولین افرادی بودند که به تاثیر تبلیغات و بسته بندی کالا برای فروش بهتر آن پی بردند اما مساله به بحث فروش کالا ومحصولات تولیدی محصور نشد.
آنها قبل از دیگران متوجه شدند که از طریق تبلیغات رسانه ای می توانند روی فضای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ... جوامع نیز تاثیر بگذارند.
به دلیل اینکه یهودی ها در اروپا به صورت تاریخی جزو رانده شدگان جامعه بودند آنها مجبور بودند که از طریق جنگ نرم به مبارزه با دشمنانشان بپردازند و بهترین وسیله برای جنگ نرم هم همان بحث رسانه وتبلیغات رسانه ای بود.
همین که عصر چاپ شروع شد آنها دست به کار شدند و شروع کردند نشریاتی را منتشر کنند که دیدگاه های فکری آنها را به جامعه برساند.
آنها ابتدا با انتشار کتاب ها و فلسفه های فکری و سیاسی از طریق کتاب ها شروع کردند و بعد به سمت انتشار روزنامه و بولتن و ... رفتند.
این کار را آنها زمانی انجام دادند که بسیاری از مردمان جهان بی سواد بودند و بسیاری از سیاستمداران عالیرتبه جهان آنها را به سخره می گرفتند که برای مردم بی سواد که حتی خواندن و نوشتن بلد نیستند روزنامه چاپی می کنند.
اما آنها افق دید وسیع تری داشتند و متوجه بودند که حتی اگر عامه مردم توان خواندن و نوشتن را نداشته باشند اما کسانی هستند که مطالب را برای آنها بخوانند وهمین که اینها مطالب را برایشان بخوانند تاثیر اش روی آنها دو چندان خواهد شد چون عموما افراد با سواد از احترام خاصی در جوامع برخوردار بودند.
همچنین افرادی که با سواد به حساب می آمدند با خواندن مکرر این مطالب تحت تاثیر مطالب قرار می گرفتند و بالطبع مبلغ آنها می شدند.
کم کم مشاهده می کنیم تاثیر آن نشریات و رسانه های خبری آنقدر زیاد می شود که حکومت ها جابه جا می شوند و نظام های سیاسی در کشورهای مختلف با انتشار همین نشریات مستقر یا سرنگون می شوند.
در واقع به همین دلیل هم می باشد که امروزه بسیاری درباره تاثیر یهودی ها بر سیاست های کشورها در جهان صحبت می کنند واسرائیل می تواند روی نظر بسیاری از سیاستمداران جهان آنقدر تاثیر گذار باشد که ده ها کشور عرب و مسلمان دیگر نمی توانند.
چون آن سیاستمداران به خوبی می دانند که بودن و یا نبودنشان گروی حمایت و یا حمایت نکردن آن رسانه های همسو با لابی های یهودی است.
نمونه خیلی بارز این جریان هم شاید بحث هایی است که کارل مارکس یهودی تبار به عنوان یک روزنامه نگار در نشریات مختلف منتشر می کرد و در نهایت منجر به انتشار فلسفه مارکسیسیم و سوسیالیسم و کمونیسم در جهان شد.
البته مشاهده می کنیم که تاثیر رسانه در این دوران بسیار وسیع می شود و افکار فیلسوفان تاریخی دیگر هم از طریق نشریات در جهان منتشر می گردد.
ولی باید توجه داشت که این نشریات هر کدام با هدف و ماموریتی کار خود را انجام می دادند و قطعا تفکر هایی که همسو با نظرات صاحبان این رسانه ها بودند را منتشر می کردند تا روی جوامع تاثیر بگذارند.
یکی از اتفاق های بسیار مهمی که مدام رخ می داد و امروزه هم رخ می دهد این است که پس از اینکه این رسانه ها موفق می شدند اعتماد مخاطبین خود را جلب کنند لابه لای اخبار و مطالب خود مطالبی کاذب را نیز منتشر می کردند که جوامع را به سمت آنچه آنها می خواستند منحرف کنند.
البته این جریان تحریف مطالب جریان جدیدی نبود و مشاهده می کنیم که حتی مثلا در صدر اسلام وقتی که هنوز اسلام نوپا بود برخی تلاش کردند با تحریف قرآن و ایجاد آیات تحریف شده مد نظر خود اسلام را به بیراهه بکشانند، جالب اینکه در همان زمان هم بحث اسرائیلیات مطرح شد و این مساله را به یهودیان تازه مسلمان شده نسبت می دادند.
آنقدر این جریان گسترش پیدا کرد که در آن زمان خلیفه وقت عثمان بن عفان و امام علی (ع) به فکر افتادند تا همه قرآن های ساختگی را جمع کنند و بسوزانند و فقط یک قرآن واحد باشد و امام علی (ع) ماموریت انجام این کار را پیدا کرد.
در نهایت هم نفوذ تحریف کنندگان قرآن آنقدر زیاد شده بود که خلیفه وقت عثمان را به دلیل آتش زدن قرآن های تحریف شده تکفیر کردند و وی را کشتند و فتنه ای میان مسلمانان ایجاد کردند که تا به امروزه درگیر آن می باشند.
از تاریخ بگذریم امروزه دیگر بحث تاثیر رسانه به جنگ رسانه ای تبدیل شده و با استفاده از این ابزار اصحاب رسانه می توانند سیاست مداران را در حکومت ها جابه جا کنند و یا حتی حکومت ها را در جهان جابه جا کنند و حق را باطل نمایش دهند و باطل راحق.
نکته قابل تامل بحث جنگ رسانه ای تخصصی و حرفه ای شده و اینگونه نیست که کشورها بتوانند با یک سری افراد نا آشنا به کار رسانه ای وارد جنگ رسانه ای شوند.
وقتی که در باره رسانه صحبت می کنیم درباره همه رسانه های شنیداری و دیداری و نوشتاری و اجتماعی و... صحبت می کنیم که هر کدام تکنیک های خاص خود را دارند.
معمولا هم بیشترین آسیب را کشورهایی می بینند که تصور می کنند با بستن فضاهای رسانه ای می توانند جلوی جنگ را بگیرند.
بسیاری سوال می کنند چرا مثلا در کشورهای غربی مردم به رسانه های خارجی خیلی توجه ندارند.
واقعیت امر این است که رسانه های موجود در این کشورها آنقدر روی مردم کار کرده اند و از متخصصین امور اجتماعی استفاده کرده اند تا خواسته های مخاطبین را تجزیه و تحلیل کنند و آنچه مخاطب می خواهند را ارائه دهند که فضایی برای دیگران باقی نمی ماند.
زمانی سیستم رسانه ای سیستم تزریقی بود یعنی مردم کشورها محدود به رسانه های داخلی بودند و هرچه این رسانه های می گفتند را مجبور بودند بپذیرند چون منابع دیگری در اختیار نداشتند.
امروزه دیگر بحث رسانه های تزریقی منسوخ شده و بیشتر بحث رسانه های اقنایی مطرح است چون عامه مردم دیگر محدود به یک رسانه و یا یک فضای رسانه ای نیستند و اگر از مطالب یک رسانه خوششان نیاید با فشار دادن یک دکمه سراغ رسانه دیگر می روند.
در برخی موارد حتی ممکن است که مخاطب از چهره مجری و یا کارشناس خوشش نیاید وکانال را تغییر دهد یا حتی فقط چون از مجری یا کارشناس خوشش می آید به آن کانال نگاه کند.
دیگر اینگونه نیست که صاحبان رسانه به صورت مستقیم بتوانند تصمیم بگیرند چه می خواهند مخاطب گوش بدهد و یا ببیند و فقط همان را منتشر کنند، امروزه مخاطب تصمیم می گیرد چه می خواهد ببیند و یا گوش دهد و آن صاحب رسانه است که باید فکر کند چه چیزی را ارائه دهد تا مخاطب بیشتری را جلب کند وتاثیر گذار باشد.
به این ترتیب می توان گفت دیگر تاثیر رسانه محدود به یک محدوده خاص نیست و پوشش رسانه بسیار وسیع تر شده.
در دوره ای رسانه های محلی مجبور بودند تا طبق خواسته مخاطبان محدودی مطالب منتشر کنند اما امروزه دیگر رسانه ها مجبور هستند فضای وسیع تر را در نظر بگیرند و اگر می خواهند در جنگ رسانه ای جایگاهی داشته باشند مجبور هستند علاوه بر تامین خواسته مطالب داخلی خود به فضاهای بزرگتر هم نگاه کنند و در جنگ رسانه ای به فکر جذب دیگر مخاطبان هم باشند.
عملا به این ترتیب می توان گفت در جنگ های نوین رسانه ای، صاحب رسانه باید متوجه باشد هدف اش و مخاطب اش کیست و خواست مخاطب اش چیست و طبق خواسته مخاطب برنامه تهیه کند تا مخاطب را به خود جذب کند، در غیر این صورت مخاطب را از دست می دهد و مخاطب به سمت رسانه دیگری می رود، طبق بر آوردها اگر رسانه ای مخاطبی را از دست بدهد باید ده برابر بیشتر از رسانه مقابل تلاش کند تا مخاطب را مجددا بتواند به سمت خود جذب کند.
پس از اینکه رسانه موفق شد مخاطبین هدف خود را جذب کند در مرحله بعدی می تواند به جنگ طرف های مقابل برود و به قول معروف در قاپیدن مخاطبان رسانه های مقابل با آن رسانه ها بجنگد.
در این راستا رسانه هایی که با محدودیت های خاصی مواجه هستند معمولا بازنده میدان خواهند بود و رسانه هایی که دستشان باز است می توانند برنده میدان باشند، چرا که در جنگ رسانه ای مانند جنگ معمولی رسانه مجبور است از همه ابزار و سلاح هایی که می شود استفاده کند و با طرف مقابل بجنگد.
پس بسیار مهم است که رزمندگان رسانه ای هم سلاح های مورد نیاز خود را داشته باشند هم پشتیبانی معنوی وسیاسی خود و همچنین دستشان باز باشد تا با طرف های مقابل بجنگند وگرنه مثل این می ماند که لشکری از سرباز را بفرستیم جبهه جنگ و دست های آنها را ببندیم و یا به آنها سلاح و مهمات ندهیم و یا اینکه از نظر فکری و سیاسی و معنوی از آنها حمایت نکنیم، بعد توقع داشته باشیم آنها بروند و ماموریت ها را با موفقیت انجام دهند.
در واقع اگر دقت کنیم می توانید ببینید که امروزه رسانه هایی در جنگ رسانه ای موفق تر هستند که حکومت هایشان دست هایشان را باز گذاشته اند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند و دشمن را مهار کنند،
علاوه بر آن پوشش حمایتی سیاسی و قانونی داخلی و بین المللی برایشان ایجاد می کنند.
ملزومات مقابله با اینها هم رسانه هایی هستند که نیروهایشان دستشان برای مانور دادن و جنگیدن و استفاده از هر سلاحی که در اختیارشان قرار می گیرد آزاد باشند وافراد متخصص در امر جنگ رسانه ای تصمیم گیرنده باشند.
