https://spnfa.ir/20220726/دلیل-ناکامی-در-تاسیس-ناتوی-خاورمیانه-ای-11792592.html
دلیل ناکامی در تاسیس ناتوی خاورمیانه ای
دلیل ناکامی در تاسیس ناتوی خاورمیانه ای
اسپوتنیک ایران
یکی از اصلی ترین دلایل سقوط ارزش یورو و بالا رفتن قیمت دلار امروزه به این دلیل می باشد که روسیه دیگر حاضر به فروش نفت و گاز خود به یورو یا دلار نمی باشد. 26.07.2022, اسپوتنیک ایران
2022-07-26T11:52+0430
2022-07-26T11:52+0430
2022-07-26T11:52+0430
گزارش و تحلیل
سیاسی
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/417/94/4179414_0:160:3073:1888_1920x0_80_0_0_db49e101945307a030581fa1a33e1ea9.jpg
طبق دکترینی که به دکترین نیکسون معروف است آمریکایی ها در دهه های شصت و هفتاد میلادی ایران را به عنوان ژاندارم خود در خاورمیانه و شبه جزیره عرب را منبع مالی فعالیت های خارجی تعریف کردند.البته شبه جزیره عرب به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت نقش دیگری هم داشت وهنوز هم نسبتا دارد و آن تثبیت فروش انرژی به دلار آمریکا است.یکی از اصلی ترین دلایل سقوط ارزش یورو و بالا رفتن قیمت دلار امروزه به این دلیل می باشد که روسیه دیگر حاضر به فروش نفت و گاز خود به یورو یا دلار نمی باشد و اروپایی ها مجبور هستند یوروهای خود را به روبل تبدیل کنند تا از روسیه نفت وگاز بخرند یا به دلار تبدیل کنند تا از دیگران انرژی بخرند.نقش دیگری که بنا بود ایران و ترکیه و پاکستان و عراق به عنوان اعضای پیمان سنتو بازی کنند این بود که در مقابل هرگونه تلاش شوروی سابق برای رسیدن به منابع انرژی شبه جزیره عرب مقابله کنند.پس از انقلاب اسلامی در ایران آمریکا ژاندارم خود در منطقه خاورمیانه را عملا از دست داد وپیمان سنتو هم به هم خورد.ایالات متحده تلاش های مذبوحانه ای طی چهار دهه اخیر انجام داد تا بتواند آن دکترین را پا برجا نگه دارد، از تشویق عراق و کشورهای عرب برای حمله به ایران تا تحریم های اقتصادی کذایی ایران تا تلاش برای پیدا کردن جایگزین برای ایران.ویژگی منحصر به فرد ایران به گونه ای بود و می باشد که هیچ کدام از گزینه هایی که آمریکایی ها برای جایگزینی ایران در نظر گرفتند نمی توانستند موفق باشند.آمریکایی ها روی ترکیه – اسرائیل – عربستان سعودی سرمایه گذاری زیاد انجام دادند ولی هر کدام به دلایلی این توانمندی را نداشتند و ندارند که بتوانند نقش آن ژاندارم را برای آمریکا بازی کنند.آمریکایی ها حتی با اشغال عراق امیدوار بودند که عراق را به ژاندارم خود در منطقه تبدیل کنند وحتی در افغانستان حدود 20 سال تلاش کردند اما همه این تلاش ها ناکام ماند.دلیل اش هم این بود و هست که ایران علاوه بر موقعیت ژئوپولیتیک به تنهایی بیش از همه امکانات مجموع کشورهای خاورمیانه را در اختیار دارد چه از نظر اقتصادی چه از نظر نیروی انسانی.از سال 2004 میلادی ایده جدیدی در میان تصمیم گیران آمریکایی شروع به جا افتادن کرد و آن این بود که به جای اینکه یک کشور را جایگزین ایران کنند چندین کشور متحد با خود را با هم جمع کنند تا جای آن ژاندارم را پر کنند.مشکل اصلی در این بود وهست که آنها طی سالها بر اساس سیاست انگلیسی در منطقه مبنی بر تفرقه بیانداز و حکومت کن فعالیت کرده بودند و همیشه میان کشورهای منطقه اختلاف انداخته بودند، بماند که برخی از این کشورها با هم اختلافات ریشه ای دارند مانند اختلافات اعراب و اسرائیل و هر چه قدر هم آمریکایی ها تلاش کنند امکان ندارد بتوانند برای اسرائیل جایی در میان اعراب باز کنند.علیرغم امضای پیمان صلح میان مصر و اسرائیل که به بیش از 4 دهه بر می گردد و علیرغم روابط حسنه ای که اسرائیل با برخی کشورهای عربی برقرار کرده اما هنوز ملت های منطقه پذیرای اسرائیل نمی باشند و اسرائیل را تافته ای جدا بافته از منطقه می دانند و هنوز دشمن اول ملت های منطقه اسرائیل است.زمانی که ترامپ به عربستان سفر کرد و رهبران کشورهای منطقه را دور هم جمع کرد آنها تلاش کردند همه را وادار کنند که وارد یک اتحاد شوند، اما به دلیل اختلافاتی که فیما بین کشورهای منطقه وجود داشت و دارد اینها حاضر نشدند با هم متحد شوند.چند هفته اخیر هم بحث ایجاد یک ناتوی عربی عبری توسط آمریکایی ها و اسرائیلیها به شدت در رسانه ها مطرح شد و آنها امیدوار بودند سالها تبلیغات رسانه ای برای اینکه ایران به دشمن اعراب تبدیل شود جواب داده باشد و با عنوان اینکه این ناتو قرار است بر علیه ایران ایجاد شود امیدوار بودند بتوانند فضای تشکیل این ناتوی عربی عبری را ایجاد کنند.همه مطالعات کارشناسی قبل از سفر بایدن به خاورمیانه تاکید می کرد که ایجاد چنین ائتلافی امکان پذیر نیست و کشورهایی که آمریکا برای ایجاد چنین ائتلافی روی آنها حساب باز کرده بود اکثرا تک تک با ایران تماس گرفتند وتاکید کردند که در هیچ ائتلافی بر علیه ایران شرکت نخواهند کرد.با توجه به این شرایط دیگر هیچ دلیلی برای سفر بایدن به خاورمیانه وجود نداشت ولی خوب به دلیل مشکلات درونی که دولت آمریکا با آن مواجه است و اصرار دولت مردان اسرائیل که شدیدا برای مسایل سیاسی داخلی خود نیاز داشتند بایدن به اسرائیل سفر کند و در مقابل رای دهندگان اسرائیلی ادعا کنند که روابط با آمریکا بسیار خوب است و آمریکا هنوز حامی آنها می باشد، بایدن مجبور بود سفر خود را انجام دهد.اینبار آنها بحث ایجاد یک ائتلاف نظامی که سامانه های دفاعی کشورهای متحد آمریکا در منطقه را با هم یکپارچه کند مطرح کردند و امیدوار بودند که این یکی حد اقل با مخالفتی مواجه نشود، مخصوصا که عموما این سامانه زیر نظر پایگاه های آمریکایی در منطقه موجود است.آمریکایی ها یک اجلاس محرمانه برای فرماندهان نظامی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و اسرائیل در شرم الشیخ مصر هم برگزار کردند.ولی این یکی هم با مخالفت مواجه شد.چون طبق این برنامه همه اطلاعات مرتبط با تسلیحات کشورهای عربی و اسرائیل باید در یک سامانه دفاعی قرار می گرفت و در این سامانه در صورتی که مثلا یک جنگنده اسرائیلی وارد حریم هوایی عربستان سعودی شود و یا یک هواپیمان مصری یا اردنی وارد حریم هوایی اسرائیل شود این هواپیماها به عنوان خودی تلقی خواهند شد.خوب اسرائیلی ها تمایل داشتند اطلاعات تسلیحات کشورهای عربی در اختیارشان باشد و هواپیماهایشان راحت بتوانند وارد حریم هوایی این کشورها شوند اما تمایل نداشتند که فضای اسرائیل مثلا برای هواپیماهای این کشورها باز شود و بهانه آورده بودند که برخی کشورهای عربی مثل مصر تسلیحات غیر غربی در اختیار دارند که با سامانه های آمریکایی همخوانی ندارند.بهانه دیگری که اسرائیل آورده بود این بود که چون کشورهای عربی ثبات سیاسی ندارند احتمال فروپاشی سیاسی در این کشورها وجود دارد و به یکباره ممکن است رهبرانی که با اسرائیل همسو هستند سرنگون شوند و رهبرانی سر کار بیایند که با اسرائیل دشمن هستند.همچنین چون هنوز ملت ها نسبت به اسرائیلیها خصومت دارند ممکن است برخی افسران ارتش های عربی با یک تصمیم خودسرانه تصمیم بگیرند که با هواپیمای خود وارد حریم هوایی اسرائیل شوند و نقاطی را بمباران کنند.به همین دلیل اصرار اسرائیلیها بر این بود که اطلاعات دیگران را دریافت کنند اما اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار ندهند وفضای این کشورها برای هواپیماهای اسرائیلی باز شود اما فضای اسرائیل برای آنها باز نشود.همچنین مشکل دیگری که وجود دارد این می باشد که خود کشورهای عربی هم با هم اختلافات زیادی دارند و مثلا در برهه ای مشاهده می کنیم در مصر ملت انقلاب کردند وافرادی سرکار آمدند که روز اول اعلام پیروزی انقلاب در مصر سفارت های عربستان سعودی و اسرائیل در قاهره را به آتش کشیدند.همچنین اختلافات دیرینه ای میان مثلا خاندان حاکم بر قطر با خاندان های حاکم در عربستان و بحرین و امارات وجود دارد و آنها هم تمایل ندارند که قطر یا ترکیه اطلاعات تسلیحاتشان را در اختیار داشته باشند و فقط تمایل دارند اطلاعات دیگران را در اختیار داشته باشند.مضاف بر اینکه برخی کشورها مانند عراق – قطر – عمان – کویت – ترکیه و مصر و ... هیچ مشکلی با ایران ندارند که وارد ائتلافی که علنا بر علیه ایران تشکیل شده گردند وروابط حتی کج دار و مریز خود با ایران را به هم بزنند.برخی کشورهای عرب مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده علیرغم اختلافات سیاسی که با ایران دارند، هیچ دلیلی نمی بینند که بخواهند ایران را تحریک به دشمنی علنی کنند و ترجیح می دهند که مشکلاتشان با ایران را به صورت سیاسی حل کنند نه اینکه سپر بلای اسرائیل در مقابل ایران باشند.مضاف بر همه اینها لابی های صهیونیستی در آمریکا رهبران همه کشورهای عربی را در یک تنگنا قرار دادند که مبنای آن این می باشد که همه خواسته های آنها به اسرائیل ختم می شود، چه بخواهند از خود دفاع کنند چه بخواهند رشد اقتصادی داشته باشند باید همه اش از کانال اسرائیل بگذرد، بدون اینکه در نظر بگیرند که به دلیل مخالفت ملت ها با اسرائیل آنها دارند مشروعیت رهبران این کشورها در میان ملت ها را زیر سوال می برند.در نهایت می توان گفت به نظر می رسد نا توانی آمریکایی ها در تحلیل شرایط منطقه ای و مردمی دلیل اصلی شکست این طرح و دیگر طرح هایشان می باشد و امروزه زمزمه هایی درباره ضرورت درپیش گرفتن سیاست دیگری، به جای سیاست های شکرت خورده قبلی، در قبال ایران در پستوهای پشت پرده آمریکا مطرح می باشد که لابی های اسرائیلی شدیدا تلاش دارند با آن مقابله کنند اما لابی های عربی متوجه آن شده اند و تلاش دارند قبل از اینکه آمریکایی ها مانند جریان افغانستان آنها را در بهت و حیرت قرار دهند خودشان مشکلشان با ایران را حل کنند.
https://spnfa.ir/20220721/رئیس-سازمان-سیا-ایران-بزرگترین-زرادخانه-موشکی-را-در-خاورمیانه-دارد-11714928.html
https://spnfa.ir/20220723/رسانه-آمریکا--تانکر-نفت-مسروقه-سوریه-را-به-عراق-برد-11749310.html
https://spnfa.ir/20220709/ائتلاف-نظامی-منطقه-ای-بر-علیه-ایران-محکوم-به-شکست-است-11521023.html
https://spnfa.ir/20220724/واکنش-اسرائیل-به-بسته-شدن-دفاتر-سوخنوت-در-روسیه-11761948.html
https://spnfa.ir/20220723/حکم-بازداشت-7-ایرانی-به-اتهام-تلاش-برای-حمله-به-شهروندان-اسرائیلی-در-ترکیه-صادر-شد-11743323.html
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
2022
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
خبرها
fa_FA
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
اسپوتنیک ایران
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rosiya Segodnya“
دکتر عماد آبشناس
https://cdn1.img.spnfa.ir/img/07e6/08/16/12161541_126:0:500:374_100x100_80_0_0_3f1de7942b48cc7365b7b76f4908a7b3.jpg
سیاسی
دلیل ناکامی در تاسیس ناتوی خاورمیانه ای
یکی از اصلی ترین دلایل سقوط ارزش یورو و بالا رفتن قیمت دلار امروزه به این دلیل می باشد که روسیه دیگر حاضر به فروش نفت و گاز خود به یورو یا دلار نمی باشد.
طبق دکترینی که به دکترین نیکسون معروف است آمریکایی ها در دهه های شصت و هفتاد میلادی ایران را به عنوان ژاندارم خود در خاورمیانه و شبه جزیره عرب را منبع مالی فعالیت های خارجی تعریف کردند.
البته شبه جزیره عرب به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت نقش دیگری هم داشت وهنوز هم نسبتا دارد و آن تثبیت فروش انرژی به دلار آمریکا است.
یکی از اصلی ترین دلایل سقوط ارزش یورو و بالا رفتن قیمت دلار امروزه به این دلیل می باشد که روسیه دیگر حاضر به فروش نفت و گاز خود به یورو یا دلار نمی باشد و اروپایی ها مجبور هستند یوروهای خود را به روبل تبدیل کنند تا از روسیه نفت وگاز بخرند یا به دلار تبدیل کنند تا از دیگران انرژی بخرند.
نقش دیگری که بنا بود ایران و ترکیه و پاکستان و عراق به عنوان اعضای پیمان سنتو بازی کنند این بود که در مقابل هرگونه تلاش شوروی سابق برای رسیدن به منابع انرژی شبه جزیره عرب مقابله کنند.
پس از انقلاب اسلامی در ایران آمریکا ژاندارم خود در منطقه خاورمیانه را عملا از دست داد وپیمان سنتو هم به هم خورد.
ایالات متحده تلاش های مذبوحانه ای طی چهار دهه اخیر انجام داد تا بتواند آن دکترین را پا برجا نگه دارد، از تشویق عراق و کشورهای عرب برای حمله به ایران تا تحریم های اقتصادی کذایی ایران تا تلاش برای پیدا کردن جایگزین برای ایران.
ویژگی منحصر به فرد ایران به گونه ای بود و می باشد که هیچ کدام از گزینه هایی که آمریکایی ها برای جایگزینی ایران در نظر گرفتند نمی توانستند موفق باشند.
آمریکایی ها روی ترکیه – اسرائیل – عربستان سعودی سرمایه گذاری زیاد انجام دادند ولی هر کدام به دلایلی این توانمندی را نداشتند و ندارند که بتوانند نقش آن ژاندارم را برای آمریکا بازی کنند.
آمریکایی ها حتی با اشغال عراق امیدوار بودند که عراق را به ژاندارم خود در منطقه تبدیل کنند وحتی در افغانستان حدود 20 سال تلاش کردند اما همه این تلاش ها ناکام ماند.
دلیل اش هم این بود و هست که ایران علاوه بر موقعیت ژئوپولیتیک به تنهایی بیش از همه امکانات مجموع کشورهای خاورمیانه را در اختیار دارد چه از نظر اقتصادی چه از نظر نیروی انسانی.
از سال 2004 میلادی ایده جدیدی در میان تصمیم گیران آمریکایی شروع به جا افتادن کرد و آن این بود که به جای اینکه یک کشور را جایگزین ایران کنند چندین کشور متحد با خود را با هم جمع کنند تا جای آن ژاندارم را پر کنند.
مشکل اصلی در این بود وهست که آنها طی سالها بر اساس سیاست انگلیسی در منطقه مبنی بر تفرقه بیانداز و حکومت کن فعالیت کرده بودند و همیشه میان کشورهای منطقه اختلاف انداخته بودند، بماند که برخی از این کشورها با هم اختلافات ریشه ای دارند مانند اختلافات اعراب و اسرائیل و هر چه قدر هم آمریکایی ها تلاش کنند امکان ندارد بتوانند برای اسرائیل جایی در میان اعراب باز کنند.
علیرغم امضای پیمان صلح میان مصر و اسرائیل که به بیش از 4 دهه بر می گردد و علیرغم روابط حسنه ای که اسرائیل با برخی کشورهای عربی برقرار کرده اما هنوز ملت های منطقه پذیرای اسرائیل نمی باشند و اسرائیل را تافته ای جدا بافته از منطقه می دانند و هنوز دشمن اول ملت های منطقه اسرائیل است.
زمانی که ترامپ به عربستان سفر کرد و رهبران کشورهای منطقه را دور هم جمع کرد آنها تلاش کردند همه را وادار کنند که وارد یک اتحاد شوند، اما به دلیل اختلافاتی که فیما بین کشورهای منطقه وجود داشت و دارد اینها حاضر نشدند با هم متحد شوند.
چند هفته اخیر هم بحث ایجاد یک ناتوی عربی عبری توسط آمریکایی ها و اسرائیلیها به شدت در رسانه ها مطرح شد و آنها امیدوار بودند سالها تبلیغات رسانه ای برای اینکه ایران به دشمن اعراب تبدیل شود جواب داده باشد و با عنوان اینکه این ناتو قرار است بر علیه ایران ایجاد شود امیدوار بودند بتوانند فضای تشکیل این ناتوی عربی عبری را ایجاد کنند.
همه مطالعات کارشناسی قبل از سفر بایدن به خاورمیانه تاکید می کرد که ایجاد چنین ائتلافی امکان پذیر نیست و کشورهایی که آمریکا برای ایجاد چنین ائتلافی روی آنها حساب باز کرده بود اکثرا تک تک با ایران تماس گرفتند وتاکید کردند که در هیچ ائتلافی بر علیه ایران شرکت نخواهند کرد.
با توجه به این شرایط دیگر هیچ دلیلی برای سفر بایدن به خاورمیانه وجود نداشت ولی خوب به دلیل مشکلات درونی که دولت آمریکا با آن مواجه است و اصرار دولت مردان اسرائیل که شدیدا برای مسایل سیاسی داخلی خود نیاز داشتند بایدن به اسرائیل سفر کند و در مقابل رای دهندگان اسرائیلی ادعا کنند که روابط با آمریکا بسیار خوب است و آمریکا هنوز حامی آنها می باشد، بایدن مجبور بود سفر خود را انجام دهد.
اینبار آنها بحث ایجاد یک ائتلاف نظامی که سامانه های دفاعی کشورهای متحد آمریکا در منطقه را با هم یکپارچه کند مطرح کردند و امیدوار بودند که این یکی حد اقل با مخالفتی مواجه نشود، مخصوصا که عموما این سامانه زیر نظر پایگاه های آمریکایی در منطقه موجود است.
آمریکایی ها یک اجلاس محرمانه برای فرماندهان نظامی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و اسرائیل در شرم الشیخ مصر هم برگزار کردند.
ولی این یکی هم با مخالفت مواجه شد.
چون طبق این برنامه همه اطلاعات مرتبط با تسلیحات کشورهای عربی و اسرائیل باید در یک سامانه دفاعی قرار می گرفت و در این سامانه در صورتی که مثلا یک جنگنده اسرائیلی وارد حریم هوایی عربستان سعودی شود و یا یک هواپیمان مصری یا اردنی وارد حریم هوایی اسرائیل شود این هواپیماها به عنوان خودی تلقی خواهند شد.
خوب اسرائیلی ها تمایل داشتند اطلاعات تسلیحات کشورهای عربی در اختیارشان باشد و هواپیماهایشان راحت بتوانند وارد حریم هوایی این کشورها شوند اما تمایل نداشتند که فضای اسرائیل مثلا برای هواپیماهای این کشورها باز شود و بهانه آورده بودند که برخی کشورهای عربی مثل مصر تسلیحات غیر غربی در اختیار دارند که با سامانه های آمریکایی همخوانی ندارند.
بهانه دیگری که اسرائیل آورده بود این بود که چون کشورهای عربی ثبات سیاسی ندارند احتمال فروپاشی سیاسی در این کشورها وجود دارد و به یکباره ممکن است رهبرانی که با اسرائیل همسو هستند سرنگون شوند و رهبرانی سر کار بیایند که با اسرائیل دشمن هستند.
همچنین چون هنوز ملت ها نسبت به اسرائیلیها خصومت دارند ممکن است برخی افسران ارتش های عربی با یک تصمیم خودسرانه تصمیم بگیرند که با هواپیمای خود وارد حریم هوایی اسرائیل شوند و نقاطی را بمباران کنند.
به همین دلیل اصرار اسرائیلیها بر این بود که اطلاعات دیگران را دریافت کنند اما اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار ندهند وفضای این کشورها برای هواپیماهای اسرائیلی باز شود اما فضای اسرائیل برای آنها باز نشود.
همچنین مشکل دیگری که وجود دارد این می باشد که خود کشورهای عربی هم با هم اختلافات زیادی دارند و مثلا در برهه ای مشاهده می کنیم در مصر ملت انقلاب کردند وافرادی سرکار آمدند که روز اول اعلام پیروزی انقلاب در مصر سفارت های عربستان سعودی و اسرائیل در قاهره را به آتش کشیدند.
همچنین اختلافات دیرینه ای میان مثلا خاندان حاکم بر قطر با خاندان های حاکم در عربستان و بحرین و امارات وجود دارد و آنها هم تمایل ندارند که قطر یا ترکیه اطلاعات تسلیحاتشان را در اختیار داشته باشند و فقط تمایل دارند اطلاعات دیگران را در اختیار داشته باشند.
مضاف بر اینکه برخی کشورها مانند عراق – قطر – عمان – کویت – ترکیه و مصر و ... هیچ مشکلی با ایران ندارند که وارد ائتلافی که علنا بر علیه ایران تشکیل شده گردند وروابط حتی کج دار و مریز خود با ایران را به هم بزنند.
برخی کشورهای عرب مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده علیرغم اختلافات سیاسی که با ایران دارند، هیچ دلیلی نمی بینند که بخواهند ایران را تحریک به دشمنی علنی کنند و ترجیح می دهند که مشکلاتشان با ایران را به صورت سیاسی حل کنند نه اینکه سپر بلای اسرائیل در مقابل ایران باشند.
مضاف بر همه اینها لابی های صهیونیستی در آمریکا رهبران همه کشورهای عربی را در یک تنگنا قرار دادند که مبنای آن این می باشد که همه خواسته های آنها به اسرائیل ختم می شود، چه بخواهند از خود دفاع کنند چه بخواهند رشد اقتصادی داشته باشند باید همه اش از کانال اسرائیل بگذرد، بدون اینکه در نظر بگیرند که به دلیل مخالفت ملت ها با اسرائیل آنها دارند مشروعیت رهبران این کشورها در میان ملت ها را زیر سوال می برند.
در نهایت می توان گفت به نظر می رسد نا توانی آمریکایی ها در تحلیل شرایط منطقه ای و مردمی دلیل اصلی شکست این طرح و دیگر طرح هایشان می باشد و امروزه زمزمه هایی درباره ضرورت درپیش گرفتن سیاست دیگری، به جای سیاست های شکرت خورده قبلی، در قبال ایران در پستوهای پشت پرده آمریکا مطرح می باشد که لابی های اسرائیلی شدیدا تلاش دارند با آن مقابله کنند اما لابی های عربی متوجه آن شده اند و تلاش دارند قبل از اینکه آمریکایی ها مانند جریان افغانستان آنها را در بهت و حیرت قرار دهند خودشان مشکلشان با ایران را حل کنند.
