همه اذعان دارند که بهترین روش برای مقابله با ویروس کرونا همان ماجرای به اصطلاح قرنطینه کردن مردم و مشاغل است و فعلا هیچ راه موثر دیگری برای این ماجرا وجود ندارد اما سوال اصلی در این است که تا چه مدت می توان مردم را در خانه نگه داشت و تا چه مدت اصلا می توان مشاغل را تعطیل کرد؟
یک هفته، دو هفته، یک ماه ، دو ماه ... آخرش چه؟
اگر معلوم بود که مثلا طی یک زمان مشخصی پزشکان می توانند دارو و یا واکس کرونا را کشف کنند آنوقت شاید تصمیم گیری برای سیاست مداران بسیار راحت تر می بود.
اما اینکه ماجرا بدون هیچ زمان مشخصی ادامه یابد می تواند به جای نابودی سلامتی منجر به نابودی اقتصادی جامعه گردد.
طبق اظهار نظر برخی متخصصان ممکن است دارو و یا واکسن این ویروس طی یک هفته کشف شود و شاید هم این واکسن طی چند سال آینده نیز کشف نشود و جامعه انسانی وقتی می تواند نسبت به این ویروس مصون گردد که چیزی حدود چهل تا شصت درصد جامعه به این ویروس مبتلا شود وبدن انسان ها خود به خود نسبت به ویروس مقاوم گردد.
حال چند نفر ممکن است در این شرایط جان خود را از دست بدهند نیز معلوم نیست.
یعنی اگر در مورد جامعه ایران بخواهیم صحبت کنیم از میان حدود 80 ملیون نفر ممکن چیزی حدود 36 تا 48 ملیون نفر مبتلا به ویروس گردند تا بدن انسان ها نسبت به ویروس مقاوم گردد وبعد از آن دیگر ویروس نتواند روی جامعه اثر بگذارد.
قطعا در صورتی که چنین شود دیگر نمی توان تصور کرد که سیستم پزشکی و درمانی چه در ایران چه در هیچ کشور دیگری در جهان توان مقابله با چنین فاجعه ای را داشته باشد و به همین دلیل سیاست سیستم های درمانی مبنی بر این است که اگر بنا باشد چنین تعدادی افراد هم به ویروس مبتلا شوند شیب ابتلای آنها به ویروس به گونه ای باشد که سیستم درمانی بتواند پاسخگو باشد و به همین دلیل هم ماجرای قرنطینه را پیشنهاد می دهند.
به هر صورت تصور کنید که مملکت قرار باشد چند ماه تعطیل باشد.
آنوقت مردم خرج زندگی خود را از کجا در بیاورند؟
بسیاری از کارفرمایان قطعا توان تامین حقوق کارکنان را نخواهند داشت و با فاجعه اخراج و بی کاری فله ای در جامعه مواجه خواهیم شد.
طبق برخی آمار و ارقام در صورتی که تعطیلی مشاغل در تا اردیبهشت ماه ادامه یابد حدود 35 درصد مشاغل مجبور می شوند با بیش از نیمی از کارکنان و کارگران خود خداحافظی کنند و پس از یک ماه با بقیه خداحافظی خواهند کرد.
با توجه به شرایطی که امروزه ایران با آن مواجه می باشد، بگذارید واضح تر بگوییم تحریم های آمریکا، دولت از نظر اقتصادی توان آن را ندارد که هزینه های تعطیلی مشاغل را تامین کند و یا حتی بخواهد حقوق بیکاری این تعداد بیکار را پرداخت کند.
البته شما باید به این تعداد بیکار افرادی را که بیمه ندارند و یا افرادی را که به صورت روزمزدی کار می کنند را نیز به آنها اضافه کنید، چون همه عملا بی کار خواهند بود.
پس می توان گفت دولت به این ترتیب مجبور می باشد این ریسک را بپذیرد که فضا را برای بازگشت مشاغل باز کند و با آزمون و خطا ببیند آیا مردم خود رعایت خواهند کرد تا کمتر آسیب ببینند یا نه.
اگر مردم دستور العمل های بهداشتی را رعایت کنند قطعا دولت تشویق خواهد شد بقیه مشاغل را نیز راه اندازی کند و اگر چنین نشود احتمال دارد دولت باز هم مجبور شود همه را به تعطیلی اجباری برگرداند تا ببیند چه کار دیگری می خواهد انجام دهد.