گزارش و تحلیل

تحزب جناحی بر علیه منافع ملی

© Sputnik / Soheil Ghanbarzadehتحزب جناحی بر علیه منافع ملی
تحزب جناحی بر علیه منافع ملی - اسپوتنیک ایران
اشتراک
یکی از مسایلی که در فرهنگ ایرانی وجود دارد این است که ایرانی ها معمولا فرهنگ فعالیت حزبی را ندارند و حتی بسیاری از آنهایی که وابسته به احزاب و یا جناح های سیاسی هستند وابستگی خود را انکار می کنند.

می توان گفت علیرغم اینکه همه روسای جمهوری در ایران با حمایت احزاب و تشکل های سیاسی و طرفداران آنها به قدرت رسیده اند اما مشاهده می کنیم همه وقتی به قدرت می رسند وابستگی خود به احزاب را انکار می کنند، در حالی که طرفداران یک جناح یا تفکر حزبی آنها را به قدرت رسانده اند و توقع آن است که آن تفکر را پیش ببرند.

در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان امروزه فرهنگ تحزب و وابستگی حزبی از اصول و نیاز های هرگونه فعالیت سیاسی می باشد.

وقتی که فردی وابسته به حزبی است عموما یعنی از اصول و مبانی آن حزب پیروی می کند و با مطالعه مبانی و اصول فکری آن حزب می توان تصور کرد که چه ایده هایی را در موارد مختلف دنبال می کند.

از بحث مسایل سیاسی گرفته تا اجتماعی تا اقتصادی تا ...

وقتی هم این فرد یا افراد وارد انتخابات می شوند و یا به قدرت می رسند توقع همه این است که تفکر حزبی شان را پیاده کنند.

ومردم هم بر اساس همین دیدگاه یا به این فرد و یا افراد رای می دهند یا رای نمی دهند.

آیا فقط دیکتاتوری در ایران جواب می دهد؟ - اسپوتنیک ایران
گزارش و تحلیل
آیا فقط دیکتاتوری در ایران جواب می دهد؟

متاسفانه در ایران مشاهده می کنیم که برخی سیاست مداران علاقه به موج سواری سیاسی دارند و در حالی که هیچ پایبندی به هیچ اصول و یا مبانی و یا عقاید سیاسی ای ندارند هر وقت می بینند شانس یک جناح سیاسی بالاتر است خود را در آن سمت و سو جا می زنند.

به عنوان مثال می گویم مثلا مشاهده می کنیم برخی افراد تا همین چند صباح پیش خود را حامی دولت آقای حسن روحانی و وزیر امور خارجه اش دکتر محمد جواد ظریف می دانستند و حتی می توان گفت به دلیل اینکه در لیست های حامی دولت بودند توانستند به مجلس ورود کنند وجایگاهشان را از کنار آقای روحانی و آقای ظریف به دست آورده اند، اما چون دیگر برایشان صرف نمی کند به انتقاد از تصمیمات دولت آقای روحانی و یا وزارت امور خارجه می پردازند و علیرغم اینکه شورای عالی امنیت ملی و ارکان نظام همه منافع نظام را در توجه به روابط با کشور خاصی می بینند بر علیه این تصمیمات اظهار نظر می کنند.

اینها با تمکین به سیاست های دشمنان و بیگانگان حتی منافع ملی را زیر پا می گذارند و تلاش می کنند به جای آب ریختن بر آتش فتنه سوخت فتنه را بیشتر کنند.

برخی برای دریافت ویزا و یا حتی پناهندگی به کشورهای غربی حاضر می شوند همه منافع ملی را زیر پا بگذارند و مخالف با تصمیمات عالی نظام سخن بگویند.

درست است که در ایران ده ها حزب و گروه سیاسی مجاز داریم اما همه این احزاب و گروه های سیاسی تعهد داده اند تا در راستای منافع نظام فعالیت کنند و نه در ضدیت با آن.

حتی آنهایی که نماینده مجلس می شوند باید بر اساس منافع نظام فعالیت کنند و نه در ضدیت با آن.

در ایران احزاب و گروه های سیاسی امروزه تحت پرچم دو جناح سیاسی قدرتمند یعنی اصلاح طلب و یا اصولگرا فعالیت دارند و هر کدام این جناح ها ده ها حزب و گروه سیاسی با تفکر های مختلف را در خود جای داده.

برخی از این احزاب و یا گروه های سیاسی حتی به اندازه انگشتان دو دست هم عضو ندارند ولی می بینیم سر و صدای آنها عالم و آدم را کر کرده.

در همه کشورها امور مختلف کشوری متولی دارد و متولی امور روابط بین الملل ایران هم وزارت خارجه آن است.

وقتی که سخنگوی وزارت خارجه ایران در مورد مساله ای اظهار نظر می کند در واقع وی موضع رسمی ایران و نظام را مطرح می کند، نه موضع شخصی خود.

جو سازی های پراکنده که با منافع کلی نظام در تناقض باشد قطعا به نفع نظام نیست و قطعا آنهایی که به دنبال این جو سازی ها هستند به دنبال اهداف شخصی هستند و نه منافع کلی نظام.

به نظر می آید بعد از بیش از چهار دهه دیگر همه باید متوجه باشند که منافع کلی نظام بالاتر از منافع شخصی است و به دنبال موج سواری ویا همراهی با دشمنان نباشند.

این دیگر تحزب به طرفداری از حزب نیست بلکه تحزب جناحی بر علیه منافع ملی به دلیل اهداف شخصی به حساب می آید.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала