قبل از ادامه بگویم هدف بنده از این مقاله تایید را رد هیچ مبحثی در مورد گروه های جهادی و یا تکفیری نیست وفقط برای تحلیل خود می خواهم از بخشی از این مبحث استفاده کنم.
همه گروه های جهادی بر اینکه مثلا ایالات متحده و اسراییل دشمن بزرگ هستند اتفاق نظر دارند، حد اقل از نظر تئوری.
برخی مانند القاعده باور دارند که باید با دشمن دور که همانا آمریکا و اسراییل هستند جنگید و آنها را از سرزمین های اسلامی بیرون کرد در حالی که برخی دیگر مانند داعش باور دارند که اصل مشکل خودی ها هستند، خودی هایی که دشمن نزدیک به حساب می آیند و عوامل همان دشمن دور هستند و تا زمانی که این خودی ها حضور دارند امکان دور کردن دشمنان از سرزمین های اسلامی وجود ندارد.
حدود سه سال است که آقای ترامپ به قدرت رسیده وشاداماد اش را مامور تهیه طرحی به نام "رویای صلح" که این روزها به عنوان معامله قرن معروف است نموده.
طی این سه سال شعارهای زیادی در مورد مخالفت با این طرح شنیده شده اما مشاهده می کنیم از کشورهای عربی مدعی حمایت از فلسطین تا حتی خود تشکیلات خودگردان تا قبل از اعلام این طرح هیچ واکنش قابل ملاحظه ای از خود نشان ندادند، در حالی که همه می دانند اسراییلی ها وقتی از مساله ای کوتاه می آیند که با خطر مقاومت و رویارویی با مردم مواجه باشند.
حتی پیمان های صلحی که آنها با فلسطینی ها امضا کردند بر اثر انتفاضه هایی بود که فلسطینی ها انجام دادند نه به دلیل تلاش های کشورهای دوست فلسطینی ها برای مذاکره و برقراری صلح.
سازمان آزادی بخش فلسطین هم که زمانی زبانزد مبارزه بود با به قدرت رسیدن آقای محمود عباس به ابزاری برای سرکوب فلسطینی ها و مقابله با همه تلاش های آنها جهت آزادی تبدیل شده.
پس از اعلان شرایط معامله قرن همه پیش بینی می کردند که فلسطینی ها واکنش درخوری به این ماجرا نشان دهند اما تنها واکنشی که رهبر تشکیلات خودگردان از خود نشان داد "اعلام قطع همه ارتباطات و همکاری ها با اسراییل و آمریکا به جز همکاری با سیا برای مبارزه با تروریسم بود".
حال همکاری با سیا برای مبارزه با تروریسم چیست؟
عملا از نظر آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آن یعنی سیا تروریست ها همان هایی هستند که با اسراییل مبارزه می کنند.
جالب اینکه قبل از این ماجرا اصلا کلا همه همکاری های تشکیلات خود گردان با اسراییل و آمریکا از طرف اسراییل و آمریکا قطع بود و فقط بحث اطلاعات جاسوسی و امنیتی مورد نیاز سیا و موساد وصل بود و اسراییلی ها از یگان های نظامی تشکیلات خود گردان فقط برای سرکوب معترضان به اسراییل استفاده می کردند و خوب طبیعتا با این تصمیم آقای عباس استفاده خواهند کرد.
همچنین توجه داشته باشید که برخی کشورهای عربی در اجلاس چند ماه پیش منامه در بحرین شرکت داشتند و تضمین دادند که برای تامین مالی معامله قرن مبلغ پنجاه ملیارد دلار به دستور آقای ترامپ تقدیم کنند.
خود این تعهد به معنای آن است که اینها کلا معامله قرن را پذیرفته اند وگرنه تعهدی برای تامین مالی آن انجام نمی دادند.
اینکه مثلا پادشاه عربستان سعودی با محمود عباس تماس بگیرد و مخالفت خود را با این معامله اعلام کند که دردی را دوا نمی کند.
حال بماند که امارات عربی متحده و بحرین و عمان سفرای خود را برای تشویق ترامپ به این جلسه فرستاده اند.
همچنین مشاهده می کنیم در اجلاس کشورهای عربی تنها اتفاقی که افتاد اعلان مخالفت با این طرح بود.
یکی نبود سوال کند ان اعلان مخالفت اعراب را کجا خرج می کنند و آیا برخی از همین کشورها نبودند که متعهد شدند طرح را تامین مالی کنند و نمایندگانشان برای آقای ترامپ در حین اعلان این طرح دست می زدند.
ترامپ جولان را بخشی از اسراییل دانست اعراب فقط بیانیه صادر کردند، قدس را پایتخت اسراییل دانست باز هم بیانیه صادر کردند، حالا معامله قرن را اعلام کرده باز هم بیانیه صادر می کنند، اعراب مطمئن باشند دیر یا زود آمریکا طرح تجزیه کشورهایشان را نیز پیاده خواهد کرد و آنها باز هم بیانیه صادر خواهند کرد و دلشان به بیانیه ها خوش خواهد بود.
رهبران کشورهای عربی حتی آنقدر جسارت ندارند که به ظاهر هم شده مثلا اعلان کنند که همه سفرایشان را از ایالات متحده و کشورهای حامی معامله قرن فرا می خوانند.
یا اینکه بالاتر مثلا همکاری هایشان را با آمریکا و کشورهای حامی معامله قرن قطع می کنند.
البته این کارها مرد می خواهد و ظاهرا مردی میان اعراب وجود ندارد.
آقای عباس هم به شرکت در کنفرانس های مختلف بسنده کرده و اظهار می دارد که می خواهد از این جا به آنجا برود و در کنفرانس های مختلف این طرح را محکوم کند.
انگار اسراییلی ها و آمریکایی ها از محکوم کردن می ترسند.
حال قرار است اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در جده برگزار شود و باز هم مشخص است سعودی ها ماموریت یافته اند تا با خودداری از صدور ویزا برای مسئولین ایرانی کاری کنند که صداهای مخالف با طرح معامله قرن ساکت شود و صدایی در این اجلاس بر علیه معامله قرن بلند نشود.
قطعا دستور العمل آمریکایی ها برای آنها این است که سکوت رهبران و کشورهای اسلامی هر کدام قیمتی دارند وباید کشورهای عرب حوزه خلیج فارس این هزینه را متقبل شوند و قطعا آنها نیز با دل و جان به دستور العمل های عمو سام گوش خواهند داد.
به هر صورت به نظر می رسد امروزه ما در شرایطی قرار داریم که خود ملت فلسطین باید به فکر باشد می خواهد چه کار کند و اینقدر مردم فلسطین خود را آویزان این رهبران خود فروخته نکنند.
تصور اینکه اسراییل یا آمریکا حتی به همین معامله پایبند باشند یک تصور کاملا واهی است چرا که اگر اینگونه بود آنها طی هفتاد سال گذشته حد اقل به یک تعهد خود عمل می کردند.
تنها راه مقابله مردم فلسطین با این توطئه همانا مقاومت و مبارزه بر علیه آن است که اگر این کار را انجام ندهند قطعا به زودی این توطئه نیز اجرا خواهد شد.
