در سیاست معمولا سیاست مداران تلاش می کنند گره های جدل های سیاسی را بگونه ای نبندند که دیگر نشود گره را باز کرد، یا به اصطلاح گره کور زد، چون آنوقت این گره شاید حتی با دندان هم باز نشود.
احتمالا هم به همین دلیل است که بسیاری از سیاست مداران خبره آمریکایی حاضر به همکاری با ترامپ نمی باشند و حتی آنهایی که با او همکاری می کنند پس از مدت کوتاهی از ادامه همکاری خودداری می کنند و استعفا نی دهند.
برخی هم باور دارند چون در بسیاری موارد آقای ترامپ از آنها تقاضا دارد کارهای غیر قانونی انجام دهند از بیم اینکه بعدها دچار مشکل شوند استعفا می دهند.
یک سری هم باور دارند بسیاری از سیاستمداران ملی گرای آمریکایی به دلیل سرسپردگی بیش از حد آقای ارامپ به لابی صهیونیستی بر آقای ترامپ از همکاری با او خودداری می کنند.
حدود یکسال پیش بسیاری نسبت به مذاکرات آمریکا و کره شمالی خوش بین بودند و آقای ترامپ باور داشت که با روش خود می تواند کره شمالی را وادار کند که هر امتیازی بخواهد به او بدهد، اما وی در مذاکره با رهبر جوان کره شمالی با یک سیاستمدار پخته مواجه شد که علیرغم لبخند زدن به هیچ وجه زیر بار زور گویی های ترامپ نمیرود.
اما در مقابل مشاهده می کنیم که رفتار های آقای ترامپ نه فقط منجر به رفتن ایران به سمت و سویی که او می خواهد نمی شود بلکه بر عکس امروزه موجب تقویت نیروهای رادیکال می شود، نیروهایی که تنها راه باز کردن گره را در رویارویی می بینند.
پس از قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی آمریکا دیگر بسیار بعید است که مثلا مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران عضویت ایران در FATF را بپذیرد.
دیگر حتی بعید است سیاستمداری در ایران تا زمانی که ترامپ در قدرت است جرئت کند اصلا بحث گفتگو با آمریکا را مطرح کند.
با تصویب قانون تروریستی خواندن نیروهای آمریکایی در منطقه از این پس با تک تک سربازهای آمریکایی مانند نیروهای داعش برخورد خواهد شد، البته بعید به نظر می آید ایرانی ها اقدامی در جهت افزایش تنش انجام دهند اما قطعا در صورتی که آمریکایی ها بخواهند رفتار نسنجیده ای بر علیه سپاه پاسداران و یا اعضای آن در منطقه انجام دهد قطعا نیروهای آمریکایی در منطقه با واکنش تند ایران مواجه خواهند شد، امری که نی تواند همه را به سمت جنگ سوق دهد.
آقای ترامپ دقیقا شرایط را امروزه به سمت و سوی شرایط قبل از مذاکره با کره شمالی پیش می برد، اگر به یاد داشته باشید در همان زمان هم بسیاری باور داشتند که احتمال یک جنگ هسته ای بسیار زیاد است، اما ایشان متوجه نیستند که کره شمالی را نمی توانند با ایران مقایسه کنند و حتی ایران را نمیتوانند با همسایگانش مقایسه کنند.
ایرانی ها همچنین سیاست مداران بسیار کارکشته ای هستند و بخوبی می دانند زمان جنگ کی است و زمان رویارویی کی است و قطعا معادلات بسیار پیچیده ای را چیده اند که بتوانند در قبال ایالات متحده بایستند حتی اگر قرار باشد بخواهند با آمریکا وارد جنگ شوند.
شاید امروزه ایرانی ها تلاش کنند بزرگترین بخش تسلیحات خود را خود تولید کنند اما قطعا در صورتی که با یک جنگ تمام عیار با آمریکا مواجه شوند اطمینان حاصل کرده اند که برخی کشور ها مانند روسیه و چین در کنار آنها خواهند ایستاد.
نه اینکه تصور کنیم که بحث علاقه احساسی دیگر کشورها به ایران است اما بحث دشمنی آنها با آمریکا است و قطعا آنها تلاش خواهند کرد کاری کنند که آمریکایی ها درگیر یک جنگ بی پایان شوند و آنقدر خون سربازان آمریکایی در منطقه بریزد که دیگر سربازی برای جنگیدن نداشته باشند.
حتی بسیاری شرط بندی می کنند که چنین جنگی می تواند شروع افول ایالات متحده و ورشکستگی آن را در پی داشته باشد.
اصلی ترین دلیل از هم پاشیدن اتحاد جماهیر شوروی سابق همان جنگ افغانستان بود و ایالات متحده هنوز تلاش دارد بدهی های جنگ های افغانستان و عراق که به گفته ترامپ بیش از ۷۵۰۰ ملیارد دلار بود را جبران کند.
حال تصور کنید که اگر چنین جنگی بر علیه ایران برپا شود چه هزینه ای گردن مالیات دهندگان آمریکا خواهد افتاد.
اگر آقای ترامپ بلد است گره کور بزند قطعا ایرانی ها ثابت کرده اند که می دانند کی و چگونه هر گره ای را باز کنند چون خودشان فرش باف های حرفه ای هستند و استاد گره زدن می باشند، آن هم با مدل های مختلف.
