گزارش و تحلیل

چرا ارز در ایران گران می شود؟

© REUTERS / Raheb Homavandiبدهی خارجی ایران چقدر است؟
بدهی خارجی ایران چقدر است؟ - اسپوتنیک ایران
اشتراک
افزایش بی رویه قیمت ارز در ایران این روز ها نقل محافل خبری می باشد و اقتصاد ایران را کامل به هم ریخته، در ابتدا دلیل اصلی ماجرا حجم بالای نقدینگی به شمار می آمد و امروزه حجم پایین عرضه دلیل اصلی افزایش قیمت ارز و بالطبع بقیه کالای مرتبط با آن به حساب می آید.

در کشوری که قیمت پوشک بچه و… وابسته به واردات مواد اولیه آن است واز شیر مرغ تا جان آدمیزاد را با قیمت ارز محاسبه می کنند بدیهی است این نوسانات ارزی همه را به هم بریزند و بصورت مستقیم روی زندگی مردم تاثیر بگذارد.

همانگونه که در ابتدای مقاله اشاره کردم چند ماه پیش دلیل اصلی افزایش قیمت ارز حجم بالای نقدینگی در بازار وهجوماین نقدینگی به سمت بازار ارز و طلا بود، احتمالا بانک مرکزی وتصمیم گیران اقتصادی هم تمایل داشتند این نقدینگی را به یک سوم ارزش آن جمع آوری کند تا ابزاری در دست دشمنان برای آسیب زدن به اقتصاد نشود، در این ماجرا چندین هزار ملیارد تومان به یکباره به سمت بازار ارز سرازیر شد و تصمیمات عجولانه برخی مدیران منجر به ایجاد یک نابسامانی در این بازار شد.

بر اساس پیگیری هایی که بنده در بازار ارز تهران انجام دادم وپرس و جو هایی که از صرافی ها داشتم طی چند روز گذشته دلیل افزایش قیمت ارز تقاضای بالا برای آن نبوده بلکه عرضه پایین ارز بود بصورتی که حتی برای تقاضاهای خرد بازار نیز فروشنده ها از فروش خودداری می کردند و به جز به قیمت بالا حاضر به فروش ارز نبوده اند.

صرافان خارج کشور نیز در این ماجرا دخیل بودند و آنها از خرید ریال خودداری می کردند.

این ماجرا به این دلیل پیش آمد که به یکباره یک فضای روانی سیاسی در بازار ایجاد شده و فروشنده ها پس از مشاهده شرایط خودداری صرافان خارجی از خرید ریال ایران وهمچنین شرایط سیاسی داخلی و بین المللی، از فروش ارز خودداری به عمل می آورند.

می توان گفت تاثیر تبلیغات رسانه های مخالف ایران در این ماجرا بسیار زیاد بوده و توانسته بسیاری را متقاعد کند که قرار است باز هم قیمت ارز بالا برود.

بر عکس کشوری مانند ترکیه که مردم آن تلاش می کند از ظرفیت کاهش قیمت ارز خود نهایت استفاده را انجام دهد و بسیاری از ترک ها قیمت کالا و خدمات خود را بر اساس لیر ترکیه ثابت نگاه داشته اند تا گردش کار خود را بالا ببرند، در ایران متاسفانه اولین اتفاقی که پیش می آید این است که احتکار پیشه کار کاسبان می شود.

از هر حسابداری سوال کنید می تواند برایتان توضیح دهد در سیستم های محاسباتی و اقتصادی دو نوع محاسبات برای فروش کالا داریم یکی بنام FIFO و دیگری به نام LIFO.

در سیستم FIFI (FIRST IN FIRST OUT) قیمت کالا بر اساس قیمت اولیه کالا محاسبه می شود، یعنی مثلا اگر فروشنده ای کالایی را با یک تومان خریده و سپس مشابه آن را با دو تومان خریده تا جایی که کالای یک تومانی دارد، آنهارا به قیمت یک تومان می فروشد و وقتی تمام شود کالای دو تومانی خود را عرضه می کند و به همین ترتیب، همین اتفاقی که امروزه در ترکیه پیش آمده و به قول معروف جزو اصول تجارت در اسلام هم هست.

در سیستم LIFO(LAST IN FIRST OUT) فروشنده ابتدا کالاهای دو تومانی خود را می فروشد و سود می کند و سپس کالای یک تومانی خود را می فروشد.

توجه داشته باشید در هر دو روش فروشنده کالایی را که دارد بر اساس قیمت خرید وسود مترتبه با آن به فروش می رساند.

اما متاسفانه در ایران اینگونه نیست.

فروشندگان کالای خود را حتی اگر خرید قبل بود با قیمت روز محاسبه می کنند و مردم را وادار می کنند کالا را با قیمت جدید خریداری نمایند.

دلیل اینکه فروشندگان کالا می توانند در ایران این کار را انجام دهند وجود انحصار بر روی بسیاری از کالاهای وارداتی است.

مضاف بر این وجود کارخانه ها و شرکت های دولتی و شبه دولتی است که احتکار بسیاری از کالا را در اختیار دارند.

اگر بازار رقابت وجود داشت قطعا فروشندگان تلاش می کردند هر چه سریعتر کالای خود را به بهترین قیمت به فروش برسانند تا گردش کار ایجاد کنند.

این شرایط منجر به آن شده که اکثر تولید کنندگان و وارد کنندگان کالای خود را احتکار کنند و این احتکار به ارز هم کشیده و اینها حاضر نیستند ارز خود را در بازار عرضه کنند.

با توجه به اینکه بیش از هفتاد درصد اقتصاد کلان ایران در اختیار شرکت ها و کارخانه های دولتی و شبه دولتی می باشد می توان گفت همین ماجرای گرانی ارز و ارزاق توسط موسسات دولتی و شبه دولتی بوجود آمده.

اینها می دانند که بانک مرکزی ایران تلاش دارد ارز و طلای خود را برای آتیه نگاه دارد تا مبادا کشور به دلیل تحریم هایی که قرار است آمریکا در ماه نوامبر اعمال کند دچار مشکل شود و به همین دلیل هم آنها نیز اقدام به احتکار ارز و کالا می نمایند.

بدیهی است برای مواجهه با این ماجرا اولین کاری که باید انجام شود شکستن انحصار اینها و بازکردن فضای کسب و کار می باشد.

به عنوان مثال، علیرغم اینکه ایران تحریم می باشد اما در صورتی که دولت عوارض مرتبط با واردات ماشین را بردارد و انحصار ماشین را از دست چند کارخانه داخلی بر دارد و اجازه دهد مانند دیگر کشورها ماشین به قیمت روز جهان وارد شود بسیاری از ماشین های خارجی که امروزه در ایران با قیمت های نجومی فروش می رود به کمتر از نیم یا یک سوم قیمت می رسد وقطعا بخش بزرگی از خریداران به سمت خرید این ماشین ها روی می آورند و آنوقت تولید کنندگانداخلی مجبور می شوند برای رقابت هم ماشین های با کیفیت تری عرضه کنند و هم اینکه قیمت را پایین بیاورند و به مشتری مداری بپردازند.

آخر، به عنوان مثال، چه معنایی دارد که دولت بخواهد با فشار آوردن به مردم از صنعت خودروسازی ای حمایت کند که مدعی تولید ملی می باشد اما وقتی ارز بالا می رود اعلام می کند هشتاد درصد قطعات تولیداتشان وارداتی است و باید بر اساس قیمت جدید بین المللی محاسبه شود.

همین ماجرا را بگیرید تا به ماجرای پوشک و… برسید و ببینید اگر احتکار نبود باز هم چنین مشکلاتی پیش می آمد.

شاید بتوان گفت بیش از اینکه آمریکا ما را تحریم کرده باشد ما خودمان خودمان را با تصمیمات خود تحریم کرده ایم و هر آنچه به سرمان می آید نه از دانایی دشمنان است بلکه از نادانی دوستان است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала