گزارش و تحلیل

فقط در ایران اتفاق می افتد

© REUTERS / Morteza Nikoubazlفقط در ایران اتفاق می افتد
فقط در ایران اتفاق می افتد - اسپوتنیک ایران
اشتراک
روز گذشته مطلع شدم که سفیر هند در تهران در حین پیاده روی صبحگاهی افتاده و پایش شکسته و یک راننده تاکسی ایرانی به داد وی رسیده وعلاوه بر اینکه سفیر را به بیمارستان رسانده هزینه های اولیه پذیرش بیمارستان را از جیب خود پرداخت کرده.

خبری که هیچ جا منتشر نشد اما به نظرم هیف آمد که در مورد آن صحبتی نشود.
ظاهرا سفیر هند در تهران عادت دارند هر روز حدود ساعت پنج صبح در خیابان های اطراف منزل خود در منطقه خوش آب و هوای زعفرانیه در شمال تهران پیاده روی کنند و طبق معمول هفته قبل که برف آمده بود بیدار شده اند و در خیابان ها به پیاده روی پرداخته اما به دلیل برف لیز خورده و پایش شکسته و آسیب به حدی بوده که وی نمی توانسته از جای خود بلند شود.
وی همچنین ظاهرا فقط لباس ورزشی را به تن کرده بوده و تلفن همراه و یا کارت شناسایی ویا کیف پول همراه خود نداشته وبه دلیل بارش برف هیچ کس در آن ساعت در خیابان تردد نمی کرده.
در همین حین یک راننده تاکسی که صبح زود برای کسب روزی در حال گشت در منطقه بوده وی را پیدا می کند و سریعا بلند می کند و به بیمارستان می رساند.
با توجه به اینکه آقای سفیر هیچ چیزی همراه خود نداشته راننده تاکسی هزینه های پذیرش بیمارستان را از جیب پرداخت می نماید و تا زمانی که کارمندان سفارت خبردار می شوند وخود را به بیمارستان می رسانند چند ساعت همراه سفیر در بیمارستان می ماند.
علیرغم اینکه سفیر و کارمندان سفارت اصرار می کنند حد اقل هزینه های راننده تاکسی را پرداخت نمایند وی از دریافت هزینه ها خودداری می نماید و به آنها می گوید: "سفیر مهمان ما ایرانی ها هست و ایرانی ها اینقدر بی معرفت نیستند که مهمان خود را در خیابان ول کنند، شما فقط صلوات بفرستید برای من کافی است".
راننده ضمن خودداری از دریافت هرگونه هزینه ای پس از اطمینان از اینکه وضعیت سفیر خوب است وکارمندان سفارت حضور دارند به کارهای وی رسیدگی کنند بیمارستان را ترک می نماید.
چند نکته در این ماجرا بود که نمی شد از آن گذشت.
1 — فکر نمی کنم در هیچ جای جهان شما بتوانید این رفتار با معرفت را مشاهده کنید.
2 — در هیچ جای جهان اینقدر امنیت برای یک سفیر برقرار نمی باشد که با خیال راحت بتواند بدون محافظ در خیابان های شهر به پیاده روی بپردازد.
3 — در هیچ جای جهان شما افرادی را پیدا نمی کنید که حاضر باشند از روزی خود بزنند و به کمک دیگران بشتابند.
4 — کسی به راننده های تاکسی ایرانی نیاموخته بود که دیپلماسی به اصطلاح فرهنگی و یا اجتماعی داشته باشند بلکه فرهنگ و تمدن مردم ایران مبنی بر این است که ایرانی ها به افراد ضعیف و درمانده کمک کنند.
5 — راننده تاکسی به هیچ وجه اطلاع نداشت که فرد آسیب دیده سفیر یک کشور خارجی بوده چون بر پیشانی اش ننوشته بود "سفیر"، و فقط از روی احساس نوع دوستی دست به هچین اقدامی زده.
6 — بنده این ماجرا را از زبان سفرای دیگر به نقل از سفیر هند شنیدم وبدیهی است تاثیر رفتار این راننده تاکسی بیش از ملیون ها دلار هزینه های تبلیغاتی برای ایران و مردم ایران در میان جامعه دیپلماتیک درون کشور تاثیر داشته.
جدا از همه جر و بحث های سیاسی دوست داشتم بدانم در کشورهایی که امروزه پرچم دفاع از حقوق بشر و یا حقوق انسان را بلند کرده اند ومردم ایران را تروریست می نامند و نان ایرانی ها را تحریم می کنند آیا ممکن است چنین اتفاقی پیش آید؟
ایرانی ها اینقدر معرفت دارند که از روزی خود بزنند و به کمک غریبه بشتابند آیا شهروندان دیگر کشورها هم چنین وجودی از خود دارند.
آیا متصور هستید تا زمانی که این فرهنگ میان ایرانی ها وجود دارد می توان ایرانی ها را با تحریم های اقتصادی به زانو در آورد؟

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала