نمی خواهم نه در مورد یمن صحبت کنم و نه در مورد سوریه و نه در مورد عراق و افغانستان و نیجریه و فلسطین ویا … اینبار می خواهم در مورد میانمار صحبت کنم.
کشوری که رهبران آن پا جای پای نازی ها گذاشته اند و دست هیتلر را از پشت بسته اند اما نه فقط مجامع بین المللی هیچ واکنشی به نسل کشی در میانمار نشان نمی دهند بلکه حتی به رهبر سیاسی این کشور جایزه صلح نوبل نیز اعطا می نمایند.
دارنده جایزه نوبل ای که بدون هیچ تعارفی از نسل کشی و قتل عام و کشتار مردم مظلوم میانمار حمایت می کند.
گو اینکه ما همیشه منتقد تندروی در رفتار برخی گروه های مسلمان می باشیم اما شاید بتوان گفت همین قتل عام و رفتاری که مسلمانان امروزه با آن مواجه هستند بهانه ای است که برخی به سمت تندروی کشیده شوند و جذب گروه های افراطی می گردند، چون می بینند که مجامع بین المللی از حقوق آنها به عنوان انسان دفاع نمی کنند و همچنین رهبران کشورهای اسلامی خمار شراب های خارجی خود هستند و در عیش و نوش خود غلت می زنند.
با این شرایط می توانیم بگوییم همه آنهایی که امروزه ساکت هستند و هیچ واکنشی نشان نمی دهند شریک جرم تروریسم و تروریست ها و تندرو ها می باشند چون اگر مجامع بین المللی و رهبران کشورهای اسلامی همه در مقابل این قتل عام ها سکوت نکنند مسلمانان مجبور نمی شوند تلاش کنند خود حق و حقوق خود را بستانند.
اگر زمانی که مسلمانان در بوسنی قتل عام می شدند مجامع بین المللی سکوت نکرده بودند قطعا بسیاری از مسلمانانی که به سمت گروه های تندرو کشیده شدند در آن طرف نبودند.
اگر زمانی که مسلمانان در افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و نیجریه و یمن و فلسطین و … قتل عام می شدند مجامع بین المللی سکوت نکرده بودند امروزه بسیاری از مسلمانانی که به سمت گروه های تندرو کشیده شدند در آن طرف نبودند.
تجربه ثابت کرده زمانی گروه های تروریستی مانند داعش و القاعده می توانند در جایی از جهان فعالیت کنند که زمینه پذیرنده این گروه ها فراهم باشد کما اینکه دیدیم این گروه ها چگونه به راحتی در سوریه و عراق و لیبی و … توانستند جاپای محکمی پیدا کنند.
همانگونه که قتل عام مسلمانان در بوسنی منجر به آن شد که بسیاری به سمت گروه های تندرو کشیده شوند و اوروپای مسیحی به خطر بیافتند و تا به امروز با تروریسم دست و پنجه نرم کند، قطعا قتل عام مسلمانان میانمار توسط بودائی ها منجر به آن خواهد شد که بسیاری از این مسلمانان مظلوم به سمت گروه های تندرو و افراطی کشیده شوند و طی سالهای آتی شرق آسیا دچار تروریسم شود.
با ادامه این روند قطعا دیر یا زود بسیاری از جوانان روهنگیا به فکر حمل سلاح و دفاع از ناموس وحریم و کاشانه خود خواهند افتاد و قطعا همین ماجرا کل شرق آسیا را بهم خواهد ریخت.
با توجه به این شرایط می توان گفت سکوت مجامع بین المللی که توسط ایالات متحده و غرب هدایت می شوند بی دلیل نمی باشد و قطعا اینها نقشه ای برای بر هم زدن امنیت در شرق آسیا از این طریق دارند و در این زمینه همان خانم آن سانگ سوچی برنده جایزه صلح نوبل عامل پیاده سازی نقشه غرب است، به هر حال اینان بی دلیل این جایزه را به این خانم اهدا نکردند و وی را برای روزی مانند امروز آماده کرده اند.
اگر به جایگاه میانمار در نقشه شرق آسیا توجه کنید متوجه می شوید که این کشور در جایی قرار دارد که بروز جنگ های نژاد پرستانه در آن می تواند هم چین و هم هند را درگیر کند و قطعا هدف ایالات متحده امروزه این است که این دو قدرت نوظهور و کل شرق آسیا را درگیر ماجراهایی مانند ماجراهایی که امروزه در لیبی و سوریه و عراق و… شاهد آن هستیم نماید.
به این دلیل می توان گفت ماجرای میانمار یک خطر بسیار بزرگ بیخ گوش چین و هند و دیگر کشورهای آسیای میانه است که اگر با درایت با آن برخورد نکنند و مقامات میانمار را مهار ننمایند قطعا کل شرق آسیا درگیر آن خواهد شد واینان خود مقصر فراهم نمودن زمینه فعالیت گروه های تروریستی مانند داعش در این منطقه خواهند بود.
