گزارش و تحلیل

چرا احمدی نژاد برای انتخابات ثبت نام کرد؟ (ویدیو)

© Sputnik / Sergei Guneev  /  مراجعه به بانک تصاویر Mahmud Ahmadinedschad, der ehemalige iranische Präsident (2005-2013)
Mahmud Ahmadinedschad, der ehemalige iranische Präsident (2005-2013) - اسپوتنیک ایران
اشتراک
از هر مکتب سیاسی باشیم باید بپذیریم هیچ سیاست مداری در ایران هنر استفاده از رسانه ها همچون محمود احمدی نژاد را ندارد و وی روز دوم ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری 1396 توانست بمب خبری ای را منفجر کند که نه فقط در ایران بلکه در کل جهان صدایش شنیده شد.

این بمب خبری به حدی بود که برخی شخصیت های سرشناس که همت کرده بودند برای ثبت نام به وزارت کشور بروند وبسیاری از رسانه ها در انتظار آنها بودند، در میانه راه بازگشتند و تشخیص دادند که با این شرایط باید ثبت نام خود را به روز دیگری موکول کنند تا هاله انفجار بمب خبری حضور احمدی نژاد ثبت نام آنها را تحت پوشش قرار ندهد.

Iran's President Mahmoud Ahmadinejad gestures at the United Nations General Assembly. - اسپوتنیک ایران
واکنشهای گسترده کاربران به ثبت نام احمدی نژاد برای دوره جدید ریاست جمهوری ایران (عکس،ویدئو)
فضای سرد انتخابات ایران به یکباره نه فقط گرم شد بلکه به حد التهاب رسید. بسیاری از کاندیداهایی که تا همین دیروز با عشوه گری رفتار می کردند مجبور شدند از لاک خود خارج شوند و به تکاپو بیافتند که آنها نیز حضور خود را با استحکام نشان دهند ونفس تشکل های سیاسی ای که هنوز تکلیف خود را مشخص نکرده اند و متصور بودند در دو سه ماه آخر انتخابات فرصت دارند تکلیف را روشن کنند ظرف یک روز از شتاب بوجود آمده بریده شد.
هر کارشناس سیاسی می تواند بگوید بدیهی بود آقای احمدی نژاد و همراهانش تصمیم ندارند بیش از یک سال فعالیت های فشرده تبلیغاتی در سرتاسر کشور را نادیده بگیرند و در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت نکنند، شاید بتوان گفت تنها گروهی که با قاطعیت در حال تلاش بود همین گروه بود و به جای اینکه به جلسات تشکیلاتی بسنده کنند به شهرها و روستاهای دور افتاده رفتند تا رای جمع کنند.
نصیحت رهبری به احمدی نژاد مبنی بر کاندیدا نشدن بسیاری از آنهایی که از حضور وی در انتخابات دلهره داشتند را خوشحال کرد و پس از پاسخ احمدی نژاد به رهبری بسیاری توانستند نفس راحت بکشند که وی در انتخابات حضور نخواهد داشت وبا تصور اینکه وی به هیچ وجه در این انتخابات شرکت نخواهند کرد فیتیله چراغ های اتاق کار خود را پایین کشیدند.
اما همیشه این مساله مطرح بود که آیا ممکن است رهبری در لحظه آخر نظر خود را تغییر دهد یا نه؟
البته یکی از خبرنگاران هم همین سوال را از آقای احمدی نژاد کرد اما پاسخی دریافت نکرد.
هنوز هم معلوم نیست که آیا رهبری نظر خود در مورد نصیحتی که به آقای احمدی نژاد کرده بود را تغییر داده یا نه اما بدیهی است آقای احمدی نژاد بر اساس یک سری معیار ها و تاکتیک هایی که در نظر دارد در انتخابات ثبت نام کرده و باهوش تر از آن است که بخواهد از نظر رهبری سرپیچی کند، به هر حال هم ایشان هم همراهانش خود را مرید رهبری و مجری منویات وی می دانند، یعنی نه فقط به دستورات کتبی یا شفاهی رهبری عمل می کنند بلکه سعی می کنند منویات رهبری را تحلیل کنند و بر اساس آن عمل کنند.
احمدی نژاد به عرصه ی رقابت های ریاست جمهوری ایران وارد شد - اسپوتنیک ایران
احمدی نژاد به عرصه ی رقابت های ریاست جمهوری ایران وارد شد (ویدیو)
پس چه شده که احمدی نژاد ثبت نام کرده؟
بنده در تحلیلی که مهرماه گذشته با عنوان "بازی همه سر برد احمدی نژاد" در سایت اسپوتنیک نوشته بودم همین ماجراهای امروز را پیش بینی کرده بودم و در همان تحلیل نوشته بودم که سخنان رهبری در مورد آقای احمدی نژاد به این معنا نیست که کل مجموعه احمدی نژاد باید از صحنه سیاسی حذف شوند و یا اینکه هیچ یک از یاران احمدی نژاد حق ندارند در این انتخابات شرکت کنند.
حامیان احمدی نژاد را دو گروه یا شاید بهتر است بگویم دو حلقه تشکیل می دهند.
حلقه اول حلقه ای هستند که باور دارند باید زندگی خود را وقف فراهم نمودن شرایط ظهور امام الزمان (عج) کنند و هدف انقلاب اسلامی در ایران هم در همین راستا بوده. اینان باور دارند بسیاری از سیاست مداران نظام از هدف اصلی انقلاب که همانا فراهم نمودن زمینه های ظهور است دور شده اند و درگیر دولت داری و حاشیه های جانبی آن مثل برداشتن سهم خود از سر سفره انقلاب گشته اند و به این دلیل اینان باید تلاش کنند که مسیر را به مسیر اصلی بازگردانند. افراد این حلقه فقط رهبری را به عنوان ملاک عمل خود قبول دارند و باور دارند که باید فقط به فرمان ها و منویات وی عمل کنند. نکته مهم در این ماجرا این است که چه تحلیلی از منویات رهبری داشته باشند.
حلقه دوم بسیاری از عموم مردم می باشند که در سرتاسر کشور جذب گفتار و کردار و پندار ساده احمدی نژادی شده اند. احمدی نژاد را تنها شخصیت عالیرتبه ای می دانند که به میان آنها آمده و با آنها ارتباط برقرار کرده و رو در رو با وی نشست و برخواست داشته اند. اینان نه آمار و ارقام اقتصاددانان را متوجه می شوند و نه سخنرانی های نخبگان ودانشگاهیان ، نه برجام برایشان مهم است و نه رابطه ایران با دیگر کشورها، نه به سرمایه گذاری خارجی اهمیت می دهند نه به خرید هواپیماهای جدید، تنها چیزی که برای اینان ارزش و اهمیت دارد همان فضای زندگی ساده خود و امنیت اقتصادی و آتیه خود و خانواده شان است. امنیت اقتصادی و آتیه ای که باور دارند توسط همان یارانه هایی که باور دارند احمدی نژاد از سهم آنها از پول نفت بر سر سفره آنها قرار داده و امروزه ارزش آن پایین آمده.
آیا احمدی نژاد، بوریس یلتسین ایران است؟! - اسپوتنیک ایران
آیا احمدی نژاد، بوریس یلتسین ایران است؟!
شما نمی توانید به این افراد بگویید که فلان مسئول در مملکت چند ده ملیون تومان در ماه حقوق می گرفته و یا فلان آقا زاده و یا مرتبطین با آنها هزاران ملیارد تومان از پول مملکت را تاراج کرده اند و وقتی به چند هزار تومان یارانه آنها می رسد آن یارانه باید قطع شود تا مملکت از ورشکستگی نجات یابد.
شما نمی توانید به این افراد بگوید که با هواپیما از بالاسر آنها رد شدید وشرایط بحرانی آنها را مشاهده کردید ودلواپس شرایط زندگی آنها هستید ولی حاضر نیستید مانند رهبران دیگر کشورها برنامه های سفر تشریفاتی خود را بهم بزنید تا به بحران پیش آمده برای مردمان خود رسیدگی نمایید.
تصور می کنید اینان وقتی که می بینند متولیان امور دولتی حاضر نیستند یک دقیقه در فضای هوای آلوده آنها بدون آب و برق و ارتباطات حضور یابند وبه درد و دل آنها گوش کنند وبه آنها می گویند به جایش در کنفرانس های بین المللی حضور دارند و پیگیر حل مشکلات آنها هستند چه احساسی پیدا می کنند.
آیا تصور می کنید وقتی در همین شرایط به یک باره اینان احمدی نژاد و یارانش را در میان خود می بینند چه احساسی نسبت به احمدی نژاد و یارانش را پیدا می کنند.
فکر می کنید اینان مسئولینی را که روزی به سفارت آمریکا حمله کردند و منجر به قطع روابط ایران و آمریکا شدند و بعد فرزندانشان را برای تحصیل در بهترین دانشگاه های آمریکا ثبت نام می کنند و برای ماموریت گرفتن و رفتن به آمریکا دست و پا می زنند را بیشتر باور دارند یا آنهایی که در تسخیر لانه جاسوسی شرکت نکردند اما خود و فرزندانشان در ایران ماندند وبرای مبارزه با آمریکا و استکبار فعالیت کردند.
پس از گذشت حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب، متاسفانه بسیاری از شخصیت های کهنه کار سیاسی مملکت ما در فضای برجوازی اسیر شده اند و ارتباطشان با اقشار مختلف جامعه قطع شده و خود را به یک قشر خاص محدود کرده اند و متصور می باشند این قشر کل جامعه است، احمدی نژاد توانسته به این نکته توجه کند و ارتباط خود با اقشار مختلف جامعه مخصوصا اقشار متوسط و پایین را برقرار نماید.

در انتخابات ملاک رای مدرک تحصیلی و یا دانش و یا ثروت افراد نیست بلکه رای یک وزیر یا معاون وزیر یا نماینده مجلس یا استاد دانشگاه یا ملیاردر معادل رای یک کشاورز یا کارگر یا با کار و یا بی کار یا شهری و یا روستایی و… به حساب می آید.
بنده اینجا فقط تلاش دارم دیدگاه های حلقه دوم را روشن کنم وچه بپذیریم چه نپذیریم احمدی نژاد توانسته قشر بزرگی از جامعه را در حلقه دوم خود جای دهد. قشری که می توانند تاثیر بسزای در آرای انتخابات داشته باشند.
شاید این قشر از طرفداران وی آنقدر زیاد باشند که کل انتخابات را قرق کنند شاید هم در حدی نباشند که حتی کاندیدای این قشر بتواند در انتخابات قد علم کند، مساله ای که بدیهی است تنها صندوق رای است که می تواند تکلیف را روشن نماید.
البته همین ماجرا در مورد بسیاری از طیف ها وگروه های دیگر در جامعه نیز صدق می کند.


بهترین راه برای اینکه متوجه شویم اکثریت جامعه کدام سمت و سو را مد نظر دارد همان صندوق رای است.
در حالی که برخی شخصیت های سیاسی برای دفاع از جناح طرفدار خود حاضر نیستند خم به ابرویشان بیاید و سخن ناروایی را بشنوند وواهمه دارند مبادا کاری کنند که آرامششان یا آرامش خانواده شان بهم بریزند می بینیم که احمدی نژاد حاضر است جانانه برای حمایت از جناح خود بجنگد و همه خطرات را به جان بخرد.
وقتی بحث حذف کاندیدای مورد نظر تیم احمدی نژاد که همانا آقای بقایی است مطرح می شود و در موارد دیگری بحث حذف همه افراد طرفدار احمدی نژاد مطرح می گردد می بینیم احمدی نژاد خود وارد صحنه می شود تا پیغام بدهد وی حاضر نیست اجازه دهد جناح وی از صحنه سیاسی مملکت کنار گذاشته شوند و حاضر است تا لحظه آخر بجنگد تا تیم وی از صحنه سیاسی مملکت حذف نشود.
در این شرایط چند سناریو مد نظر است.
یا اینکه رهبری نظر خود در مورد کاندیدا شدن آقای احمدی نژاد را تغییر داده اما کسی فعلا خبر ندارد و احمدی نژاد با این اطمینان وارد گود شده یا اینکه رهبری نظر خود را تغییر نداده ولی احمدی نژاد به نصیحت رهبری توجه نکرده و یا بر اساس تحلیل خود تشخیص داده منویات رهبری چیز دیگری بوده و وی تلاش دارد بر اساس منویات رهبری عمل کند، مثلا تشخیص داده رهبری نمی خواهد حضور احمدی نژاد در انتخابات برای وی هزینه داشته باشد واین شائبه پیش آید که رهبری در انتخابات خواسته دخالت کند و به این دلیل احمدی نژاد با تشخیص خود از منویات رهبری وارد گود انتخابات شده.

حال اگر فرض را بر این بگذاریم که نظر رهبری تغییر نکرده و ایشان صلاح نمی دانند احمدی نژاد در انتخابات شرکت کند آنوقت سه نتیجه می تواند پیش آید.
— یا اینکه شورای نگهبان فردی را که تا همین چند صباح پیش رئیس جمهوری مملکت بوده را رد صلاحیت کند، که خوب موجب زیر سوال بردن عملکرد این شورا خواهد شد و خوب طبیعتا احمدی نژاد خواهد توانست بگوید ساختار های نظام برای به کرسی نشاندن رئیس جمهوری آتی بسیج شده بوده اند و رئیس جهوری آتی توان شکست وی را نداشته.
— یا اینکه شورای نگهبان برای حل این ماجرا بخواهد با احمدی نژاد وارد تعامل شود و احمدی نژاد به شرط تایید صلاحیت کاندیدای مورد نظر خود از کاندیداتوری انصراف دهد.
— یا اینکه در نهایت شورای نگهبان تصمیم بگیرد هم احمدی نژاد هم کل کاندیداهایی که ممکن است طرفدار وی باشند را رد صلاحیت کند و کل تیم وی را به جبهه مخالفان دولت آتی تبدیل کند.
اما در پایان به نظر می آید هدف احمدی نژاد از ثبت نام در انتخابات یکی از این دو بوده، یا موافقت ضمنی رهبری را دریافت کرده و یا اینکه امیدوار است بتواند وارد چانه زنی شود تا کاندیدای مورد نظر طرفداران خود را از فیلتر شورای نگهبان عبور دهد.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала