گزارش و تحلیل

راهکار مبارزه با آلودگی هوا

© Flickr / NinaraTehran, Iran
Tehran, Iran - اسپوتنیک ایران
اشتراک
هر ساله همراه با وارونگی هوا ایرانی ها در شهرهای بزرگ مجبور هستند با آلودگی هوا نیز دست و پنجه نرم کنند و فقط زمانی که آلودگی از مرز خطر می گذرد مسئولین مربوطه به فکر می افتند که راهکاری پیدا کنند. و تنها راهکاری که ارائه می دهند تنبیه مردم به عنوان متهم اصلی آلودگی هوا می باشد.

مسئولین مربوطه تنها راهکار حل مشکل آلودگی هوا را در جریمه کردن خودروهای مردم و منع رفت و آمد آنها و تعطیلی مدارس و هشدار به مردم برای خودداری از خروج در خانه می دانند در هیچ کدام این طرح ها جریمه ای برای افرادی که دست اندرکار بودند و در حل این معضل کوتاهی کردند مشاهده نمی شود.

زمانی بحران آلودگی هوا در دی و آذر به سراغ مردم می آمد امروزه در آبان به سراغ مردم آمده و بیم آن می رود که هرچه جلوتر می رویم آلودگی هم جلوتر بیاید.

بزرگترین دلیل آلودگی هوا طبق نظر کارشناسان عموما توسط خودروهای مردم ایجاد می شود اما نباید فراموش کرد که این خودروها همان خودروهایی هستند که عموما در داخل کشور بدون رعایت استانداردهای محیط زیست تولید می شوند و تعرفه های بالای واردات خودروهای خارجی بدون آلایندگی مردم را مجبور می کند تا از خودروهای داخلی استفاده کنند. با این شرایط و با شرایط احتکار بازار داخلی توسط خودروهای بی کیفیت داخلی آیا این مردم هستند که باید تاوان آلودگی هوا را بدهند؟

بد نبود که شرکت های تولید کننده خودروی داخلی تشویق می شدند خودروهای ارزان قیمت برقی تولید کنند و در محیط های آلوده شهری فقط همین خودرو ها حق تردد داشته باشند.

بسیاری از مسئولین مردم را تشویق می کنند که از حمل و نقل عمومی برای ایاب و ذهاب خود استفاده کنند. شاید اگر خود همین مسئولین چند روزی با حمل و نقل عمومی سر کار خود ایاب ذهاب کنند (نه بصورت تبلیغاتی) متوجه می شوند که چرا بسیاری از مردم نمی توانند، نه اینکه نمی خواهند، از حمل و نقل عمومی استفاده کنند.

با همه این شرایط شاید بزرگترین تقصیر مردم این است که افرادی را برای شوراهای شهرهای بزرگ انتخاب کرده اند که شایستگی تصمیم گیری برای حل مشکل آنها نمی باشند. شوراها به تشکل های سیاسی تبدیل شده و اختلافات سیاسی میان شوراها و شهرداران و افراد دولتی کار حل بحران های شهری پیش روی مردم را به کلافی سردرگم تبدیل کرده.

قطعا بسیاری از اعضای شوراهای شهر های بزرگ افرادی بسیار موفق در حیطه کاری خود می باشند اما وقتی که فیلم ها وتصاویر منتشر شده از مذاکرات شوراها در شهرهای بزرگ ایران در صدا و سیما و رسانه های مختلف منتشر می شود همه مردم انگشت به دهان می مانند که چرا اینان به جای فکر کردن برای حل و فصل مشکلات مردم وقت خود را صرف درگیری های جناحی و سیاسی می کنند.

برخی دیگر هم شوراها را با مسابقات المپیک اشتباه گرفته اند وبه جای نامزد شدن در انتخابات فدراسیون های ورزشی کاندیدای انتخابات شورای شهر می شوند، علیرغم اینکه جوانان و ورزش کاران به امید حل مشکلات خود به آنها رای داده اند حتی یک طرح ناقابل هم برای حل مشکلات شهری جوانان و ورزشکاران ارائه نداده اند یا طرحی برای ارائه نداشتند. قهرمانان ملی کشور هنوز قبول ندارند که جایشان اینجا نیست وبرای جمع آوری رای در انتخابات آتی از هیچ روش ارزانی دریغ نمی کنند وخود را در معرض تمسخر خاص و عام قرار می دهند.

بله اینجا هم مردم مقصر هستند چون افرادی را انتخاب کرده اند که توانمندی حل مشکلات آنها را ندارند و باید تاوان پس دهند.

در همه جای دنیا به این مساله پی برده اند که در کلان شهری مانند تهران بهترین راهکار برای حل معضل رفت و آمد های شهری ایجاد شهرک های دولتی – دانشگاهی – صنعتی و… می باشد.

مخصوصا اگر این شهرک ها در فضاهایی دور از مرکز شهر باشد.

البته این طرح برای صنایع کوچک در تهران بصورت عقیم اجرا شد و مشاهده نمودیم که همان طرح عقیم هم چقدر موثر بود.

زمانی هم طرح تمرکز همه موسسات وادارات دولتی در تهران مطرح بود و تپه های عباس آباد در تهران برای این کار انتخاب شده بود. تمرکز همه موسسات دولتی چندین حسن دارد. اولا اینکه همه کارمندان می توانند با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به محل کار خود بروند. آیا به یاد دارید زمانی همه کارمندان با سرویس های اداره خود سر کار می رفتند؟ و برای تشویق آنها به استفاده از سرویس های ادارات می توان دستگاه های حضور و غیاب آنها را در اتوبوس های ادارات نصب کرد به این ترتیب در صورت دیرکرد کارمندان غیبت نمی خورند اما اگر با وسیله شخصی به اداره بروند و دیر کنند تاخیر می خورند، طبیعتا در این صورت ترجیح خواهند داد از سرویس های ادارات خود استفاده کنند. همچنین چون همه ادارات در یک محدوده متمرکز خواهد بود تهیه وسایل حمل و نقل عمومی ارزان ویا رایگان درون شهرکی می تواند همه آنهایی که با ادارات دولتی کار دارند را تشویق کند که از وسایل شخصی برای رفت و آمد استفاده نکنند.

در حال حاضر در تهران ده ها دانشگاه پراکنده هستند که دانشجویان روزانه مجبور هستند شرق تا غرب و شمال تا جنوب شهر را طی کنند تا به محل تحصیل خود برسند در حالی که شهر تهران شرایط یک شهر دانشگاهی را ندارد. آیا بهتر نیست که یک شهرک دانشجویی ایجاد گردد و همه دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی به آنجا منتقل گردند تا هم امکانات نو و بهینه برای همه فراهم شود و هم اینکه چند صد هزار دانشجو روزانه مجبور نباشند وسط شهر تردد کنند.

یکی دیگر از معضلات شهر تهران وجود صدها مدرسه کوچک اقماری در مناطق مختلف است و هزینه سرویس های مدارس آنقدر برای عموم سنگین است که همه ترجیح می دهند خود بچه های خود را به مدرسه برسانند. اگر مانند کشورهای دیگر مدارس کوچک که در کوچه و خیابان ها در مکان های غیر استاندارد ایجاد شده جمع آوری گردد و به جای آنها ابر مدارس (مدارس خیلی بزرگ) ایجاد گردد و در مناطق مختلف شهری سرویس های عمومی (اتوبوس) برای دانش آموزان راه اندازی گردد که بصورت رایگان یا شبه رایگان بچه ها را به مدارس خود برساند آنوقت هم فکر می کنید خانواده ها ترجیح خواهند داد خودشان بچه ها را به مدرسه ببرند. حتی از نظر آموزشی آیا ایجاد چنین مدارسی کمک نخواهد کرد امکانات ورزشی و آموزشی بهتر وهمسان برای همه جوانان تامین گردد وحتی هزینه های آموزش و پرورش کمتر شود.

اگر طی همین چند سال اخیر کاشت درخت هایی که رشد سریع دارند مانند درخت های تیر و چنار انجام شده بود امروزه همین درخت ها می توانستند به فیلتری برای هوای تهران تبدیل شوند.

البته همین ماجرا در مورد دیگر کلان شهر های ایران نیز صدق می کند.

به عنوان مثال زمانی مرز های غربی ایران پوشیده از صدها هزار درخت خرما بود که به دلیل جنگ ایران و عراق نابود شدند. و همین درخت ها سد بزرگی در مقابل ریز گرد ها به حساب می آمدند. چند سال است که جنگ تمام شده؟ اگر همان زمانی که جنگ تمام شده بود مجددا این درخت ها کاشته می شد فکر می کنید الآن این درخت ها چند ساله بود و چقدر ارتفاع داشت؟ البته هنوز هم دیر نشده می توان امروز اینها را کاشت. اگر مسئولین امر فقط به فکر طرح های کوتاه مدتی که در دوران آنها افتتاح می گردد نباشند و به فکر آتیه فرزندان خود و مملکت باشند می توان امیدوار بود که چند سال بعد بخش بزرگی از این مشکلات حل شود.

بدیهی است که ده ها طرح دیگر مانند تشویق تجارت الکترونیک و شهرک های درمانی و… نیز می توان ارائه داد که در نهایت می توانند مشکل آلودگی هوا و تنفس مردم را حل کنند اما مهم این است که عزم جدی برای رفع این معضل باشد و همه یقین پیدا کنند که معضل آلودگی هوا جناح سیاسی نمی شناسد وهمه باید دست به دست هم بدهند تا این معضل حل شود وبه فکر این نباشند که اگر طرحی را الآن شروع کردند ممکن است جناح سیاسی دیگری بهره برداری کند.

حد اقل مسئولین مربوطه اگر خود توانایی حل این معضل را ندارند بگردند و ببینند در جاهای دیگر جهان چه کرده اند و چه افرادی چه طرح هایی ارائه دادند از نمونه ها و توانمندی های دیگران استفاده کنند، یا اینکه اگر شجاعت دارند استعفا دهند یا کنار بروند و اجازه دهند افرادی که توانایی حل این معضل را دارند سکان کار را در دست بگیرند.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала