سرگی شویگو وزیر دفاع روسیه در این روزها اعلام نمود که روسیه مجبور است در رابطه با افزایش فعالیت ناتو در مرزهای غربی کشورهای عضو اتحادیه دست به اقدامات دفاعی بزند.
شویگو گفت: « در مرزهای غربی کشورهای متحد آمریکا و دیگر اعضای ناتو قدرت بالقوه تهاجی آنها افزایش می یابد و پایگاه های جدید گشایش یافته و زیر بنای نظامی توسعه می یابد. تلاش ها جهت تحمیل اراده خود به دیگر کشورها با استفاده از فشار اقتصادی و سیاسی و نیروی نظامی متوقف نمی شود و جنگ خبری گسترده ای جریان دارد». به گفته وزیر دفاع روسیه « اینگونه اقدامات ثبات استراتژیکی را از بین می برد و روسیه را مجبور می کند دست به اقدامات جوابیه دفاعی از جمله در جهت استراتژیکی غرب بزند».
ژنرال لئونید ایواشوف رئیس آکادمی مسائل ژئوپلیتیکی و دکتر علم تاریخ در برنامه رادیو اسپوتنیک متذکر شد که ناتو دائما گروهک های نظامی خود را در نزدیکی مرزهای روسیه مستقر می سازد که فوق العاده خطرناک است.
"این یک اصل نظامی است: وقتی توازن نیروها به نفع یکی از طرفین بیشتر شود و برتری نصیب یکی از طرفین می شود این امر وسوسه ای برای وارد آوردن ضربه ناگهانی می شود. وقتی توازن نیرو حاکم است بعید است یکی از طرفین دست به تهاجم بزند. ما در چارچوب شورای روسیه — ناتو مسأله عدم استقرار زیر بنای نظامی را مطرح کردیم. اعضای ناتو سرشان را تکان دادند که آنها شتابی در این خصوص بخرج نخواهند داد. اما تمام زیربنای موجود در اراضی لهستان بر علیه روسیه در زمانی ایجاد شد که ما تقریبا با ناتو رابطه دوستانه داشتیم. بعلاوه سیستم پدافند هوایی در لهستان و رومانی که نه دفاعی و از حالت ضربتی برخوردار است در آنجا مستقر شده اند. از اینرو نمی توان نسبت به اینگونه اقدامات واکنش نشان نداد. ما نیز به افزایش سیستم های پدافند هوایی و دفاع ضد موشکی می پردازیم و سیستم « اسکندر» نیز در آنجا مستقر خواهند شد. این کارها قبل از هر چیز باعث سرد شدن حالت تهاجمی ناتو می شود».
کارشناس نظامی روسیه متذکر شد که اروپائیان در رابطه با مناسبات با روسیه بطور کامل به آمریکایی ها وابسته هستند.
" تماشای عملکرد نخبگان حاکم در اروپا تأسف آور است. حالا دوران حکومت فرانسوآ میتران و یا شارل د گل و ژاک شیراک نیست. آنها رهبرانی بودند که تا حدی مستقل بودند. خانم آنگلا مرگل و فرانسوآ اولاند و دیگران حاکمان مستقلی نیستند. آمریکایی ها بخوبی آنها را در چنگال خود گرفته اند. بدین معنا کشورهای اروپایی به ما نیاز دارند و آنها دعا می کردند که ما شورای روسیه — ناتو را ترک نکنیم ، زیرا حضور ما در آنجا حداقل حس استقلال در مقابل آمریکایی ها را در آنها برمی انگیخت".
برای آمریکا مهم آن است که روسیه و اروپا را به جنگ یکدیگر بیاندازد.
برای آمریکا، روسیه رقیب سیاسی و اروپا رقیب اقتصادی است. از اینرو هدف آمریکایی ها درگیر کردن روسیه و اروپاست تا مثل جنگ اول و دوم جهانی آنها برای تقسیم و دخالت در آخرین مرحله جنگ وارد صحنه بشنود. اما اوضاع در حال حاضر تغییر می کند. غرب از صحنه جهانی سیاسی و اقتصادی خارج می شود. ما مشاهده می کنیم که «عصر شرق» فرا می رسد. برای متوقف کردن این روند، آنها امیدوارند که جنگ دوباره آنها را نجات خواهد داد و ثروتمند خواهد کرد و غیره و غیره.
