قتل نخست وزیر روسیه

© Sputnikپطر استولپین، نخست وزیر و شخصیت سیاسی مشهور امپراطوری روسیه
پطر استولپین، نخست وزیر و شخصیت سیاسی مشهور  امپراطوری روسیه - اسپوتنیک ایران
اشتراک
رشوه خواران دست به قتل زدند.

چهاردهم  ماه اوت  سال 1911 ، یازدهمین سوء قصد به جان  پطر استولپین، شخصیت سیاسی مشهور  امپراطوری روسیه ، نخست وزیر روسیه به انجام رسید که به مرگ او انجامید.  او سه روز پس از  سوء قصد به جانش در تئاتر کی یف جان سپرد. استولپین درک می کرد که فقر  روسیه را نابود خواهد کرد، از اینرو دست به اصلاحات  زد تا بدین ترتیب شرایطی برای بهبود زندگی دهقانان فراهم شود.  فرض می شود که همانا به دلیل اینگونه اقدامات، او را به قتل رساندند.

نیکلای اسلوچفسکی نتیجه  شخصیت دولتی  که سالها صرف  مطالعه  میراث جد خود کرده است در مصاحبه با روزنامه « ایزوستیا» گفت: « استولپین در کی یف  به قتل رسید. او برای رونمایی از یادبود تزار الکساندر دوم به آنجا سفر کرده بود.  این سفر بخودی خود عجیب بود. چه لزومی داشت که  استولپین برای  رونمایی مجسمه یادبود به کی یف برود؟  او به مادر بزرگش گفت که شرکت در اینگونه مراسم از وظایف نخست وزیر نیست. تعداد کمی از محافظان  او را در سفر به کی یف همراهی کردند. همیشه محافظانی در سطح عالی از استولپین محافظت می کردند.  از اینرو جای تردید نیست که آنها از سوء قصد به جان وی آگاه بودند که بخودی خود گویای  توطئه ای در سطح بالاست».

به گفته اسلوچفسکی، جد او به  دلایل سیاسی به قتل رسید.

« به تمام اصلاحات استولپین اعلان جنگ شده بود.  مردم فقط از اصلاحات  کشاورزی او آگاه بودند، اما  در واقع استولپین 7  نوع اصلاحات را به انجام رساند. یکی از آنها اقتصادی بود.  در آن زمان پایه اقتصادی  و یا استاندارد  بر اساس طلا برقرار شد.  اما رشوه خواری در سطح بالای حکومتی بیداد می کرد. استولپین با آن مبارزه می کرد.  او قصد داشت  اقتصاد را از استاندارد طلا  به نقره منتقل کند.  او قصد داشت در این روند قاطعیت  محکمی نشان بدهد تا تمام شرکت ها  دارایی خود را اعلام کنند.  از اینرو استولپین را نه تروریستها و نه چپ ها، بلکه رشوه خواران به قتل رساندند.  این نظر شخصی من است».

نیکلای اسلوچفسکی  اعتراف می کند  که فعالیت جدش را  فقط در قالب حوادث تاریخی  مورد ارزیابی قرار می دهد:«  استولپین از آن نوع شخصیت هایی بود  که تاریخ آنها را  محافظه کاران لیبرال می نامد. آری ، وی از دومای کشوری حمایت می کرد ، اما منتها سعی خود را برای  تحکیم  میراث تاریخی روسیه بکار برد و دست به اصلاحات لیبرال زد، زیرا درک می کرد که در غیر اینصورت روسیه بطور کامل فرو خواهد ریخت. به برکت اصلاحات وب 3 میلیون نفر آزاد شدند.  یک رقم نه چندان بزرگ، اما این سه میلیون نفر  طی 5 سال توانستند جمعیت را به 18 میلیون نفر برسانند، تولید محصولات کشاورزی تا حدی افزایش یافت که روسیه به صادرات شیر، روغن و گندم پرداخت! همان 3 میلیون نفر به چنین نتایجی دست یافتند!».

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала